سرزمین نوروز

دراین تارنما،مجموعه اشعار تالشی و فارسی، مقاله ها و طنز نوشته ها، اثر رضا نعمتی کرفکوهی ارائه میگردد.

سرزمین نوروز

دراین تارنما،مجموعه اشعار تالشی و فارسی، مقاله ها و طنز نوشته ها، اثر رضا نعمتی کرفکوهی ارائه میگردد.

سیری در زندگی سنتی تالش ها

سیری در زندگی سنَّتی تالش ها

رضا نعمتی کرفکوهی

مقدمه :

زندگی سنتی در گذشته ها ی هرقومی، گرچه با مشکلات و سختی های زمان خود روبرو بوده وانسان "تمام مدرنیست" امروزی با دیده چندش و تنفر به آن روزگاران و سبک زندگی مردمان آن زمان نگاه میکند،ولی حقیقت امر این است که آن روزگاران بخش بزرگی از تاریخ هستی و هویت «بودن» مارا به ما نشان میدهد.

باپیشرفت علم و تکنولوژی و تغییر سبک زندگی سنتی گذشته ی ما به زندگی امروزی،  جنگ میان "سنّت و مدرنیته" نیز آغاز و همواره تابه امروز ادامه داشته است .

گروهی زندگی گذشته ی سنتی را مورد مواخذه و سرزنش قرار مدهند و پایبندان بدان سبک را " امّل" و عقب افتاده پنداشته و درمقابل، سنّت گرایان و گذشته گرایان نیز نوع و شیوه ی زندگی امروزی را از فطرت ذاتی بشر دور  و آن را عامل انحطاط و انزجار از خویشتن خویش میدانند.

اما جای سوال اینجاست که آیا واقعا باید زندگی گذشته ی خویش را مورد سرزنش و نفرت قرار داد؟ و نوع و سمت و سیاق زندگی امروزین را کاملا پذیرفت و تسلیم آن شد و یا اینکه برعکس آن باید عمل نمود؟

دراینجا آنچه راه گشا و پاسخ دهنده به این پرسش است رویکرد عقلانی و داشتن نگاه معرفتی به پدیده های نوین بشری است.

یعنی با نگاه منتقدانه باید با  سنت و مدرنیته روبرو شد. چرا که آنچه مسلم است هرپدیده ی نوینی را نمیتوان به راحتی پذیرفت و هضم نمود و هر نوع بینش و دیدگاه و ابزارهای سنتی را نیز نمیتوان جایش را با فراورده های مدرنیسم عوض نمود.

برای مثال پدیده ابزارآلات فلزی در زندگی بشر بعد از پدیده ابزارآلات چوبی بوده است، و شاید تمام ابزارآلات اولیه بشر از روز نخست ازچوب بوده باشد، ولی امروز میبینیم مثلا برای دسته ی بیل و کلنگ و داس و غیره که از فلز می باشند هنوز مدرنیسم گذشته به پدیده ی سنتی تر از خودش ( چوب ) همچنان محتاج است و دسته های چوبی را برای ابزار آلات فلزی انتخاب نموده است.

حتی امروز با پدید آمدن انواع وسایل و لوازم و ابزارآلات در امز زندگی بشر که از انواع فلزات با آلیاژهای مختلف و نرم و ظریف ساخته میشود، باز صنعت چوب که از سنتی ترین وسایل زندگی بشربوده همچنان مورد اقبال و استقبال جوامع بشری است. 

یعنی به نوعی میتوان گفت مدرنیسم همواره برپایه های سنتهای گذشته خود قرار داشته و دارد. بنابراین آن قسمت از مدرنیسم که با عقلانیت بشری سنخیت دارد، باید جانشین بعضی از سنتهای مشقت بار و چندش آور گذشته گردد و انسان سنتگرا باید سبک زندگی امروزین را بپذیرد و به گذشته ی خود پافشاری نکند.

زیرا به نظر میرسد هر سنتی نمیتوانسته از روز اول  زندگی بشر، با بشر همراه بوده باشد، یعنی بی شک نوعی سنت قبل تر از آن وجود داشته و این پدیده ی جدید، بعدا به صورت "سنت " جایگزین گردیده است. 

سبک زندگی امروزی ما شاید الان نامش سنت نباشد، ولی شاید تا چند قرن دیگر عوض شود و مردمان قرن بعدی به زندگی امروزی ما با چشم سنت بنگرند. در نتیجه این میشود که سنت هم در ذات خود، سنت نبوده وبعدا به صورت سنت درآمده است.این یعنی اینکه سنت های رایچ در امر زندگی لایتغیر نیستند.

از طرفی دیگر هرسنتی لزوما نباستی بطور حتمی از سوی بشر تغییر یابد و فدای تنوع طلبی گردد. چرا که بسیاری از سنتهای گذشته در عصر مدرنینه امروزی هم قابل اجرا و عمل و مورد توجه در امر زندگی می باشند.

مسلما آنچه باید از سنت آموخت تجربه و اندوخته های بشری است،چرا که تجربه از گذشته اش ماندگار گشته و میماند و چون "تجربه "نیاز زندگی بشر آینده است، بنابراین بشر باید آن را از "گذشته" اش بگیرد تا در " آینده" اش بکار ببندد.

دراین قسمت از گفتار به یک کار"سنتی" که در دیر باز در قوم کهن تالش متداول بوده می پرداریم. کره گیری  از فراورده ی لبنی "ماست" بوسیله "مشکی سفالی" که در زبان تالشی به آن " نِرَه " و در زبان گیلکی " نرخه " گفته میشود انجام می گرفت.

شکل " نِرَه" مختص تالشها با حجمی باریک تر و کشیده و بلندتر  از شکل نرخه ای است که در مناطق جلگه نشین و در میان  گیلک زبانها رایج بوده است.تالشها این کوزه ی بزرگ را تابستانها به همراه گاوهای خودشان به ییلاقات می بردند تا از ماست حاصله از شیر گاوهایشان کره یا دوغ بگیرند.

http://s3.picofile.com/file/8192031718/%D8%AA%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%87_%D9%86%D8%B1%D9%87.jpg

کوزه یا مشک سفالی کره گیری مختص تالشها که به زبان تالشی " نِرَه " گفته میشود. دراین تصویر، شما بانوی  تالشی را میبینید که مشغول تکان دادن " نره "  برای تهیه ی  کره و دوغ محلی می باشد.

این کوزه ها و مشکهای سفالی درظرفیتهای مختلف لیتری توسط سفالگران ساخته میشده که از بیست تا پنجاه الی شصت لیتر معمول بود. این مشکها تا نصف مخزن بایستی پراز ماست و مابقی اش آب ریخته میشد. ییلاق نشینان تالش عمل مشک تکانی را که به زبان خود ( نره لایی ) میگویند می بایست صبح زود، قبل از طلوع آفتاب و با ماست چندروز از قبل تهیه شده و مانده و مایل به ترش، را با آب زلال چشمه های اطراف خانه های ییلاقی انجام میدادند.

معمولا این کار توسط زنان انجام میگرفت ولی گاها نیز توسط مردان انجام میشد. عمل مشک تکانی دو الی سه ساعت بطول میکشیدو درب مشک کره گیری در هنگام تکانیدن به وسیله پوست یا مشمایی محکم بسته میشد.

دریچه ای کوچک به قطر انگشت سبابه دست در محدوده فوقانی و در کنار دریچه اصلی کوزه یا به گویش تالشها " نِرَه " وجود داشت که محل تخلیه هوا و گاز حاصله از عمل تکانیدن بود.

نیز از درب این مجرای کوچک درهرنیم ساعتی باز و با فرو کردن شاخه ای باریک از درخت گوجه سبز به قطر پنج یا شش میل وبه طول پنجاه سانت به داخل مشک، از وضعیت داخل کوزه واینکه پیشرفت تبدیل ماست به کره تا چه اندازه ای است مطلع میشدند.اگر ماست به صورت کامل به دوغ و کره تبدیل شده باشد می بایستی کره به صورت تکه هایی به انداره نخود برروی آن چوب می چسبید.

http://s6.picofile.com/file/8192037468/%DA%AF%DB%8C%D9%84%D9%87_%D9%86%D8%B1%D9%87_%D9%84%D8%A7%DB%8C%DB%8C.jpg

مشک کره گبری معمول در مناطق جلگه ای گیلان . این نوع مشک یا کوزه ی کره گیری متخض محلات جلگه ای و  روستایی گیلگ نشین می باشد. این بانوی روستایی گیلان درحال تکان دادن "نرخه"  و تبدیل ماست درون آن به کره و دوغ محلی می باشد.

کوزه های کره گیری تالشی برخلاف مدل گیلکی آن بهنگام تکان دادن باید برروی  بالش یا هر وسیله مشابه ی دیگری  به صورت خوابیده تکان داده میشدند. طریقه تکان دادن مشک هم کار هرکسی نبود و تجربه لازم را می طلبید. چنانکه کوزه طوری باید تکان داده میشد تا محتوای داخل آن به صورت یکجا جابجا میشده و در هنگام برخورد دوغاب آن به ته کوزه، صدای دنگ به صورت منقطع شنیده میشد نه که صدای شورتانگ شورتانگ می داد.

مشک تکان دهنده موقعی که مطمئن میشد ماست داخل کوزه کاملا به دوغ وکره تبدیل شده درب اصلی نره را باز میکرد و محتوای داخل آنرا کاملا در دیگ بزرگی تخلیه میکرد و کره حاصله را برروی دوغ قرار گرفته بود برمیداشت و در ظرف دیگری قرار میداد. 


http://s3.picofile.com/file/8192047934/%DA%A9%D8%B1%D9%87_%D8%B1%D9%88%D8%A6%D9%86.jpg


سپس دیگ دوغ ترش یا خام را برای جوشیدن بر روی اجاق قرار میداد تا بجوشد.


http://s6.picofile.com/file/8192045000/%D8%AF%DB%8C%DA%AF_%D8%AF%D9%88%D8%BA.jpg

سپس از طریق جوشیدن دوغ حاصله به صورت غلیظ بر روی دیگ قرار میگرفت و با ظرف کوچک ویا ملاغه ای به داخل کیسه های تمیز متقالی که از قبل برای این کار دوخته و آماده گردیده بود ریخته می شده تا دوغ چکیده حاصل آید. ونیز آب سبز رنگی که در گویش تالشی " سج " نام دارد ته دیگ باقی می ماند و قدری هم دوغ غلیظ ته نشین میگردید که آنهم در کیسه های دوغ ریخته میشد.مجری این کار، کیسه های پرشده از دوغ را بر جایی بلند آویزان می نمود تا کل آب مازادش چکیده شود.

http://s3.picofile.com/file/8192046992/%D8%AF%D9%88%D8%A6%D9%87_%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D9%86.jpg

نمونه ای از دوغهای محلی چکیده درداخل کیسه های آویخته شده

http://s6.picofile.com/file/8192049318/%D8%AF%D9%88%D8%A6%D9%87_%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B4%DB%8C.jpg

اگرچه امروز تهیه لبنیات سنتی جایش را به صنعت و تکنولوژی در امر ساخت لبنیات میکانیزه داده ولی با اینحال هنوز هم در زندگی بشر امروزی ، بازاز لبنیات سنتی  مورد اقبال و اشتیاق فراوان قرار دارد.