سرزمین نوروز

دراین تارنما،مجموعه اشعار تالشی و فارسی، مقاله ها و طنز نوشته ها، اثر رضا نعمتی کرفکوهی ارائه میگردد.

سرزمین نوروز

دراین تارنما،مجموعه اشعار تالشی و فارسی، مقاله ها و طنز نوشته ها، اثر رضا نعمتی کرفکوهی ارائه میگردد.

روستای دارباغ فومن از دیروز تا امروز ( 2 )

قسمت دوم:

نامهای قدیمی محلات،ریشه های بخشی از هویت فرهنگی ما را تشکیل میدهند.

ادامه مطلب از قسمت اول

متصدیان امور شهرو روستای ما قبل از هراقدامی در حوزه فعالیت خود، باید به این مهم واقف یاشند؛ که حذف نامهای قدیمی محله ها در تابلوهای راهنمایی ،به سان برشاخ نشستن و بن بریدن هویت فرهنگی ما می باشد. در تهران امروز هنوز می بینیم که با وجود نامگذاری نام شهدای گرانقدر بر خیابانها و معابر، هنوز نام محلات قدیمی از نقشه و تابلوهای راهنمایی  حذف نشده اند.محلاتی از قبیل سعادت آباد- سعدآباد- نیاوران- جماران - قیطریه- اقدسیه - صادقیه وووو ، مگر نامهایی که در زمان حکومت پهلوی تغییر داده شده باشند.

در خصوص نام شهرها هم همینطور، مثلا شهر بندرانزلی که از دیرباز بندرانزلی بوده ولی در زمان حکومت گذشته به بندر پهلوی تغییر داده شده بود که برگرداندن دوباره آن به اسم قبلی و دیرینه اش در بعد از انقلاب کار درستی بوده است.زیرا امروز همه ی مردم این شهر، نام شهرخودشان را بندر انزلی میخوانند.

کرمانشاه را به خاطر داریم که در بعداز انقلاب با بی تدبیری به باختران تغییر نام داده شد، ولی عامه مردم این منطقه، همچنان نام  شهرخودشان را کرماشان به زبان می آوردند.که سرانجام همان شد که مردم میخواستند.درکرج نیزمیدانی بنام شاه عباسی وجود دارد که دومین میدان بعداز میدان اصلی کرج می باشد که بعد ازانقلاب توسط شهرداری وقت به میدان قدس تغییر داده شده ولی همچنان مردم کرج این میدان را شاه عباسی می خوانند. مشابه اش در دهه فجر سال 92 در سلماس آذربایجانغربی اتفاق افتاد ومجسمه فردوسی از میدان فردوسی این شهر توسط شهرداری و به دستورشورای شهر سلماس برداشته شدونام میدان فردوسی به میدان انقلاب تغییر داده شد.( انگار حکیم ابوالقاسم بیچاره ضد انقلاب بود ومتولیان قبلی سلماس نمی دانستند!!) ولی دیری نپایید که با اعتراض مردم آذری زبان این شهرستان و مسئولین فرهنگی کشور از جمله جناب حداد عادل، مجسمه ی فردوسی شبانه به میدان قبلی اش بازگردانده شد.

باز به روستای خودمان دارباغ بر میگردیم ،مبنای این نگارش از سر اخلاص است و غرض براین نیست دهیار دوست داشتنی و اعضای محترم شورا که دائما درتلاش برای بهبود وضع موجود روستا هستند در حقشان خدای ناکرده تظلمی واقع گردد ، زیرا خدمت رسانی این دوستان بر مردم محل وهم در راه عمران و آبادی روستا برکسی پوشیده نیست.ولی با اجازه خودشان از محضرشان این سوال مطرح است.

حذف نامهای قدیمی محله های دارباغ، از قبیل پیریوسف و کرفکو،از تابلوی راهنمایی چرا؟!

شهدای انقلاب و جنگ تحمیلی در دل وجان مردم ایران قراردارند وباید یاد و نامشان را همواره پاس داشت . ولی باز سوال اینجاست مگر زادگاه شهید رجب زبردست که یگانه دوست صمیمی بنده در دوران جوانی ام بوده و درجه صمیمیت بین من وایشان درحدی بوده که هرموقع از جبهه مرخصی می آمد یکسره میامد خونه ما به دیدنم ، دقایقی پیش من می نشست وبا نوشیدن یک فنجان چای تلخ خستگی اش را در میکرد بعد راه می افتاد میرفت خونه پدرومادرش! مگر زادگاهش همین محله پیریوسف نبود؟  حال چرا نام محل زادگاهش باید از تابلوی راهنمای روستای دارباغ حذف شود؟! او حق اش است  نام خیابانی که به سمت زادگاهش پیریوسف کشیده شده ، نام شهید رجب زبردست را درخود داشته باشد، ولی آیا نباید نام محل زادگاهش هم در زیر تابلویش می بود؟! تا مسافران بدانند این خیابان به کدام محل ختم میشود؟

اما نکته قابل توجه در این تابلو متناسب بودن و هم سنخیت بودن آن با خیابانی است که به محله پیریوسف (زادگاه شهید رجب زبردست ) ختم میشود. هرچند نام زادگاه این شهید گرانقدر در تابلو نمایان نیست.ولی باز در این خصوص باید از دهیاری دارباغ تشکر کرد.

نگاهی به چگونگی نصب برخی تابلوهای راهنما در دارباغ ( تصاویر از وبسایت دارباغ)

http://s6.picofile.com/file/8181889818/03072014192.jpg

این تابلوی راهنمای محل نشان،  قبل ازاینکه تابلوی راهنمای خیابان نشان، شهید رجب زبردست دراین محل نصب شود ،دراین مکان نصب بود. ولی در حال حاضر برداشته شده است ! از نظر دوستان شورای اسلامی ،و دهیار محترم روستای دارباغ چه اشکالی داشت اگر این تابلو هم در کنار تابلوی جدید می بود و مسیر دو تا از محله های روستای دارباغ ( پیریوسف و کرفکوه ) را  به مسافرین نشان میداد؟

http://s6.picofile.com/file/8181890026/200320152316.jpg

آقا ببخشید! پیریوسف از کدوم ور میرن ؟!

تابلوی راهنمای شهید رجب زبردست جایگزین تابلوی راهنمای قبلی گردیده است.این تابلو فقط خیابانی را نشان میدهد که مشخص نیست به کدام محل ختم می شود. نیز جهت محله ی کرفکو که در تابلوی قبلی نمایان بود نامشخص است. هرمسافری که قصد رفتن به کرفکو و پیریوسف را داشته باشد در این مکان سرگردان می ماند. او باید صبرکند تا عابری پیدا شود تا از او بپرسد پیریوسف یا کرفکو از کدام سمت میروند!!! ما اگرشهداء را راه نشان خود میدانیم، نباید از نام شهداء بگونه ای استفاده کنیم،که تا رسیدن به تابلوهای راهنمایی که مزیّن به نام مبارکشان است، همین راه دنیایی خودمان را هم گم کنیم!

http://s6.picofile.com/file/8181890092/200320152317.jpg

نمایی دیگر از تابلوی شهید رجب زبردست که خیابان سربالایی بعداز پل را نشان میدهد.دراینجا باید از عابری بپرسی تا بهت بگوید مستقیم به پیریوسف و سمت چپ به کرفکو می رود. کمی از سربالایی که بالا رفتی درنبش خیابان سمت چپ ، تابلویی نصب شده به نام خیابان شهید باهنر. گویا  مسیر کرفکو را مشخص میکند!.

http://s4.picofile.com/file/8181889976/200320152315.jpg

...وتا اینجا که رسیدی باید زنگ صاحبخانه را بزنی که مسیر کرفکو را بهت راهنمایی کند این تابلویی که اینجا نصب شده با زبان بی زبانی میخواهد بگوید از این وری به محله ی کرفکو میروند. حال تقصیر من چیست که روی من خیابان شهید باهنر نوشته شده؟!

ادامه مطلب در باره نامگذاری مسیر کرفکو با عنوان (خیابان شهید باهنر )در قسمت سوم

روستای دارباغ از دیروز تا امروز (1)

نگاهی اجمالی به روستای دارباغ فومن

نویسنده: رضا نعمتی کرفکوهی

قسمت اول:

از روستاهای دل انگیز شهرستان فومن یکی روستای مصفای دارباغ است. ازفومن شهردارالعماره هفتصدساله مرکز حکومت "بیه پس" که گذر کردی، وارد جاده گشت به قلعه رودخان شده ودهستان گشت را سپری و از روستای کردمحله  وارد جاده دارباغ سپس وارد روستای دارباغ میشوید.

دارباغ در 35 کیلومتری مرکزاستان و 10کیلومتری شهر فومن قرار دارد.این روستای زیبا،چهار محله در پیرامونش دارد که دومحله ی آن جلگه ای به نامهای تالشی  " کندَسَر و دیگری ربارَتونَه و دو محله ی دیگرش کوئج ، ( کوهپایه ای ) به نامهای" پیریوسف"کرفکوه" می باشد.

http://s5.picofile.com/file/8170648568/a_2_.jpg

نمایی از محله ی کرفکوی دارباغ (عکس از وبسایت دارباغ)

ونیز خود محله ی اصلی دارباغ که دارای چند دهنه مغازه و همچنین مسجد محل و مدرسه و زمین فوتبال ودکانهای نانوایی درآن واقع شده است. به همین سبب بقیه ی محله های پیرامونی اش را تحت شعاع خود قرار داده است وگرنه نام دارباغ در گذشته فقط به نقطه جلگه ای اطلاق میگردید که در میانه آن چهار محلات قرار داشت که در اصطلاح امروز "مرکزروستا" نامیده میشود.

 

http://s6.picofile.com/file/8182139926/%D8%B1%D9%88%D8%B3%D8%AA%D8%A7%DB%8C_%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%BA.jpg

تصویری از روستای دارباغ (عکس از وبلاگ گلبانگ دارباغ)

روستای دارباغ  از دید جغرافیایی و محیطی، روستایی زیبا و دلپذیزی می باشد. چنانکه امروز نیمی از ساکنین این روستا را مهاجرینی تشکیل میدهند که ویلاهایشان در چندسال اخیر،از دل شالیزارهای این روستا سر برآورده است!،آنهم نه برای زندگی دائم بلکه برای خوشگذرانی در ایام بخصوصی از سال.


http://s4.picofile.com/file/8182140976/%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C_%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%BA.jpg

تصویری دیگر از روستای دارباغ ( عکس از وبلاگ گلبانگ دارباغ )


http://s6.picofile.com/file/8182155650/%D9%85%D8%B3%D8%AC%D8%AF_%D8%B3%D8%A7%D8%A8%D9%82_%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%BA.jpg

      نمایی از مسجد سابق روستای دارباغ.( عکس از وبلاگ گلبانگ دارباغ)

بعلت ناهماهنگی بین اهالی محل، این مسجد چندسالی است تخریب شده وهنوز مسجد جدید نتوانسته در این روستا قد علم کند. عده ای باتخریب مسجد موافق نبودند و اذعان داشتند مردم فعلا بنیه مالی برای ساخت مسجد بانماد ومهندسی امروزی را ندارند. ولی عده ای دیگر بدون توجه به نظر بقیه اقدام به تخریب این مسجد نمودند.ظاهرا پس از دوسال مشخص گردیده نظر گروه مخالف تخریب درست از آب درآمده،چون هنوز روستای دارباغ فاقد مسجد و فقط دارای یک نمازخانه ی موقت و محقر است.



http://s4.picofile.com/file/8182225568/%D9%88%DB%8C%D9%84%D8%A7%DB%8C_%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%BA_1.jpg

نمایی از ویلاسازی در دارباغ

تنگ دست بودن کشاورزان خرده مالک در امورات زندگی و اقدام آنان به فروش زمینهای شالیکاری خود، بزرگترین عامل ورود مهاجران به این منطقه را میتوان قلمداد کرد.



http://s6.picofile.com/file/8182225934/%D9%88%DB%8C%D9%84%D8%A7%DB%8C_%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%BA_2.jpg

نمایی دیگر از ساخت ویلا در دارباغ

خارج از تصور نیست اگر دولت مشکلات معیشتی کشاورزان را تامین میکرد و افراد بالای شصت سال را همانند کارگران و کارمندان بازنشست میکرد،و یا مستعمری برایشان درنظر میگرفت، امروز آنان راضی به فروش زمین های کشاورزیشان می شدند.



 نمایی از ساخت و ساز در داخل شالیزارها در اطراف فومنات

ازطرفی این مهاجرین که از اقصی نقاط  کشور به این روستا هجوم آورده اند پیامدهای فرهنگی خاص خودش را نیزبه همراه خواهند داشت،که بارزترین آن، باعث رو به اضمحلال رفتن تدریجی زبانهای قومی ودر کل فرهنگ بومی خواهد بود .نیز از طرفی دیگر خروج جوانان بیکار از روستا و در پی کسب وکار رفتن به خارج از روستا واقامت در شهرهای بیرون از استان، این روستای زیبا را با تغییر بافت و ساختار جمعیتی وهویت فرهنگی روبرو خواهد کرد.

http://s4.picofile.com/file/8182144642/%D8%A8%D8%AC%D8%A7%D8%B1%D9%87_%D9%86%D8%B4%D8%A7%DB%8C%DB%8C.jpg

اگراین روند ادامه یابد و همچنان جوانان جویای کار، روستایشان را ترک نمایند و از سویی دیگر نو پولدار شدگان مهاجر که دلشان برای خوشگذرانی و تفریحات چند روزه و نشستن در ویلاهایی در زمینهای هزارمتری لک زده وارد روستا شوند ،چه بسا در آینده نام روستا هم توسط این مهاجرین تغییر یابد.

http://s6.picofile.com/file/8182231668/DSCN0143_770x386.jpg

شالیزارهای دارباغ همچنان در دست ویلاسازان

چنانکه در گذشته نیز این اتفاق افتاده و محلهایی اکنون به نامهای کردآباد و کردمحله در مناطق گیلک نشین و تالش نشین شهرستان فومن در حال حاضروجود دارند.ولی فرق این مهاجرت با مهاجرتهای قبلی در این است که زمانی مهاجرین برای کسب وکاروتلاش وارد منطقه میشدند ودر کارهای خدماتی از قبیل کندن استخرهای آب مزارع برای کشاورزان محلات دارباغ وهمچنین ماله کشی خانه های مسکونی مردم، وارد روستا می شدند،ولی مهاجرین امروزی برای  خوشگذرانی در ویلاهایی وارد روستا میشوند که زمانی جایگاه آنها،زرق وروزی اهالی محل و منافع ملی مملکت را تامین میکرد.


http://s4.picofile.com/file/8182146126/index.jpg

(اگر روند ویلاسازی توسط مهاجرین در روستای دارباغ همچنان ادامه یاید، شاید این تصویر آینده ی روستا باشد!!!

آنوقت شام چه داریم؟؟؟؟!!!!!! زرشک ویلا با مرغ برزیلی!!!!!!)


http://s6.picofile.com/file/8182227500/%D9%88%DB%8C%D9%84%D8%A7%DB%8C_%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%BA_4.jpg

نمایی از تجملات داخل یک ویلا در دارباغ

توصیه ای فرهنگی به مردم بومی محل
 
تا امروز این مهاجرین آنچنان تداخلی با مردمان بومی روستا نداشته اند، ولی اگر روزی با مردم بومی روستا آمیخته شوند،مردم بومی روستا نباید مجذوب فرهنگ اشرافیگری و تجمگرایی و رفاع طلبی آنان شوند و فرهنگ ساده و بی آلایش تالشی  و آداب و رسوم قومی و محلی و شعایر مذهبی خودشان را کنارگذاشته و خودشان را در مقابل این مهاجران، حقیر و بی هویت به حساب بیاورند. بلکه سعی نمایند فرهنگ و آداب ورسوم و آیینهای قومی خودشان را به آنان معرفی نمایند و آنان را جذب سنن و آداب ورسوم تالشی خودشان نمایند.
(پایان قسمت اول)