سرزمین نوروز

دراین تارنما،مجموعه اشعار تالشی و فارسی، مقاله ها و طنز نوشته ها، اثر رضا نعمتی کرفکوهی ارائه میگردد.

سرزمین نوروز

دراین تارنما،مجموعه اشعار تالشی و فارسی، مقاله ها و طنز نوشته ها، اثر رضا نعمتی کرفکوهی ارائه میگردد.

بررسی روش های مختلف نگارش تالشی (7)

http://s6.picofile.com/file/8251559476/%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86.jpg


بررسی روش های مختلف نگارش تالشی


گفتار هفتم

در نقد یک نظر


نگارنده: رضا نعمتی کرفکوهی


 نظریه ای در وبگاه جهان زبان: jahanezaban.blogfa.com 


قبل از ورود به مبحث وبگاه مذکور،تذکر این نکته الزامی است که براساس روایت وارده که می گوید: منگر گوینده کیست، بنگر گفتارش چیست؟ نگارنده نیز برهمین مبنا دیدگاه های مندرج برصفحات دنیای مجازی را مورد بررسی قرار میدهد بدون داشتن سوء نظر برنام و "کیستی" نظردهنده.

در سطوری در وبگاه فوق درباب "های بیان" یا "های بیان حرکت" (های غیرملفوظ) در نگارش زبان تالشی آمده است.

چرا باید فتحه ی مضاف تالشی حتمن به های غیر ملفوظ بدل شود؟

(برای اینکه اولن این یک دست آورد تاریخی است در نوشتار ایرانیان. دومن اگر ما فتحه ی مضاف را تبدیل نکنیم به های غیر ملفوظ، نوشتار تالشی می شود جنگلی از اِعراب، و این نه منطقی است و نه از زاویه ی زیبایی شناسی درست.

ما وقتی می گوییم بَر = در، این یک واژه ی تنها است؛ ولی وقتی همان بَر در حالت اضافی قرار گیرد، می شود بَرَ، مثلِ بَرَ بن؛ پس این مردم فریبی است که ما بگوییم: «مگر ما می گوییم بَرَ؟ نخیر برای تک واژه بَرَ = بَرَه، نمی گوییم، ولی در حالت اضافی فتحه ی مضاف حضور پیدا می کند، و آن وقت، بَرَ = بَرَه، به وجود می آید. این تبدیل باید انجام گیرد. وگرنه عمری باید بنویسیم، ماسالَ گیریَه، اسبَ ریسَه، خاکَ مندن، خندیلَ پشت، و این ساختمان زبان را بکلی خراب می سازد).

همانگونه که ملاحظه می فرمایید در متن فوق اشاره به یک دستاورد تاریخی شده است که ظاهراً منظور، دستاورد زبان فارسی نوین از هزارودویست سال اخیر است،زیرا فارسی میانه تا پیش از ورود اسلام به ایران رواج داشته و دویست سال بعد، زبان فارسی نوین شکل پیدا کرده است.

ما غیر از زبان فارسی نوین، زبان نوشتاری دیگری نداریم که در آن، حرکت کسره یا فتحه تبدیل به "های بیان حرکت" شده باشد. چرا که اصلا چنین خطی وجود نداشته است بنابراین این اتفاق در زبان فارسی نوین (دری) رخ داده است. پس ما با چه دلیلی بایستی در زبان تالشی فتحه ی مضاف را به "های غیر ملفوظ" بدل نماییم؟

یک دلیلش میتواند این باشد که کار کسره را در تالشی فتحه انجام می دهد. مثل کلمه فارسی ناله که در تالشی نالَه، چاره که در تالشی چارَه ، یارانه که در تالشی یارانَه و فراوان از این تیپ کلمات که در تالشی و فارسی دارای ساختار نوشتاری واحد هستند ویک مفهوم را می رسانند.

نیز در فارسی ما کلمه " نَه" را هم داریم که در آن فتحه به های بیان تبدیل شده و بر عکس آن نَه ی فارسی در تالشی نِه خوانده و نوشته میشود، یعنی  کسره ی آن به "ـه" تبدیل گردیده است . بنابراین بر اساس همین مستندات، ما می توانیم در تالشی سایر کلماتی که در گفتارمان در خارج از جملات،به فتحه و یا به کسره ختم میگردند را به "های غیر ملفوظ" آنهم فقط به منظور زیبانگاری تبدیل سازیم.پس دست آورد تاریخی سخن بیراهی نیست و واقعیتیست که در زبان نوین فارسی که منشأ حرکت عظیم فرهنگی در ادبیات و فرهنگ این مرزو بوم گردید، رخ داد و موجب ظهور پدیده هایی شد که بایستی می شد.

حال سوالی که مطرح است اینکه آیا آن رخداد تاریخی ( تبدیل کسره و فتحه به های بیان « ـه - ه » ) در جمله رخ داده است یا در کلمه؟

جواب این سوال واضح است که در کلمه رخ داده است. زیرا بر اساس قواعد نوشتاری نمی توان کلمه ای را به دو شکل نوشت، یک شکل در بیرون از جمله و شکل دیگرش در داخل جمله. یعنی در آن دستاورد تاریخی مورد اشاره نمی توان برای مثال ،جمله ی ، "من کتابِ کلیله و دمنه را خواندم" را به صورت "من کتابه کلیله و دمنه را خواندم" نوشت، چرا که آن دست آورد تاریخی به ما میگوید، تو فقط حق داری کسره ی آخر کلمه ی "کلیلِ و دمنِ" را به "های غیر ملفوظ" بدل نمایی و بنویسی " کلیله و دمنه " نه کتاب را.

حال در باب " بَـر - بَـرَ -  بَـرَه :

در زبان تالشی به "در  "یا "درب" بَر گفته می شود که در عصر قدیم این بر به دوصورت تک لنگه یا معمولا برای اتاقها دو لنگه واز جنس چوب ساخته می شد و به وسیله قلاب های فلزی بهم چفت و بست میگردید که الان هم در بعضی خانه های قدیمی نمونه هایش وجود دارد.

هر لنگه ی درها را در زبان تالشی بَـرَخالَه می گویند،البته در (تالشی جنوبی ). و کلمه ی خالَه چون ذاتاً دارای های غیر ملفوظ است در جمله هم با های غیر ملفوظش میتواند نوشته شود. اما کلمه ی بَر در برَ خاله مصداق کلمه ی کتاب در "کتابِ کلیله ودمنه" می باشد. چون ما داریم بحث "های غیر ملفوظ " را پی می گیریم که قبلا در گفتار دهم نیز آمده است.

اولا ما در تالشی هم میتوانیم به صورت تکواژه بَر بخوانیم و بنویسیم و هم می توانیم در جمله ، " بَـرَ بن" یا " بَـرَ پِشت" یا " بَرَ سَر" بنویسم و هم میتوانیم به صورت تکواژه " بَـرَه " بنویسیم. (بَـرَه = عروس برون تالشی) - ( بَـرَه = بریَه یا بر یا در کوچک یا راهی که توسط احشام در وسط پرچین یا غیره باز میشود و محل عبور قرار میگیرد که به زبان تالشی می گویند « گا اَتِه بَـرَه آکَردَه » - یعنی گاو آنجا راه باز کرده راه باریکه ای باز نموده است.)

بنابراین بَر به صورت تکواژه بَر نوشته میشود و در داخل جمله با فتحه به کلمه بعدش معطوف میگردد. مانند بَـرَ پِشت و بَـرَ بن و بَـرَ سر . بر دارای "های غیر ملفوط" نیست و چون نیست برابر همان اصل تاریخی که "های غیر ملفوظ" در کلمه شکل گرفته و نه در جمله ،نمی تواند در داخل جمله شکل عوض کند و به صورت بَرَه نوشته شود و بعد وقتی که از جمله بیرون آید به شکل اولش برگردد.یعنی این همان کوردی (کردی ) نویسی و فتحه نویسی است  که در آخر کلمات فاقد "های بیان" در تالشی صورت میگیرد. این کار ساختمان نگارش تالشی را خراب میکند.

در ادبیات و آیین نگارش دو شکل نویسی برای یک کلمه وجود ندارد. کلمه ی بَر در عطف به ما بعد اضافش فقط علامت مصوت فتحه است. پیمان وقتی پیمانه شود معنایش عوض می شود. همینطور وقتی بَر تبدیل به بره شود دارای دو معنی میشود هم " درکوچک و گذرگاه کوچک " معنی می دهد و هم به معنی عروس برون (روزی که عده ای از سوی خانواده داماد برای آوردن عروس وارد حیاط پدر عروس می شود و برای ساعاتی آنجا جشن و شادمانی برپا میکنند و عروس آنروز روز تندوتابی را سپری میکند ودستپاچگی و دلواپسی فراوانی دارد).

بنابرین اینکه بگوییم نوشتار ما جنگلی از اِعراب می شود دلیل منطقی نمی تواند باشد چرا که اساس پیدایش "های غیر ملفوظ" در پایانه ی کلمات ، جنگل زدایی از آیین نگارش نبوده است بلکه زیبا نگاری بوده. ما در تالشی نگاری حتی اگر همه ی کلمات را هم به ها ه تبدیل کنیم باز به اعراب گذاری همچنان نیازمندیم. زیرا ما در تالشی، هم های بیان در فتحه داریم و هم در کسره و هم در صوت مختص تالشی که گفتارش در آینده پی گیری خواهد شد.

در همان دو کلمه ی گیریَه و ریسَه  باوجودیکه فتحه به های غیر ملفوظ تبدیل گردیده ولی همچنان از علامت فتحه ــَـ نیز بهره گرفته شده است.در بحث های ادبی مردم فریبی معنایی ندارد باید شعاری داد که بشود به آن عمل کرد. بنابراین آیین نگارش کلمات مرکب ذیل براساس آیین نگارشی که نتیجه ی دستاورد تاریخی برای  ایرانیان بوده به شکلهای زیر صحیح می باشد.

ماسالَ گیریَه، اسبَ ریسَه، خاکَ مندن، خندیلَ پشت.


نظرات 16 + ارسال نظر
رضا نعمتی کرفکوهی پنج‌شنبه 10 تیر 1395 ساعت 03:20 ق.ظ

دیروز در نظر گاه وبلاگ "دریای تالش" آقای لیثی حبیبی م - تلنگر خطاب به بنده چنین نوشت :
آقای کرفکوهی، من در این نوشته نامی از شما نبرده ام، ولی از آنجایی که کارتان پیوسته، یعنی ناگسسته خرابکاری بر علیه من بوده، پس همیشه برای آن فرد ضد ایرانی با انشا نویسی های بی بُن خود، خوراک درست کرده ای. حالا که من آن فرد خائن به این سر زمین را به دادگاه فرا خوانده ام، دیدید که خیلی هم دنیا بی صاحب نیست و باید جواب خیلی حرف ها و توهین های خود را بدهید، پس دست و پاچه شده اید و آمده اید تا خود را با زرنگ بازی کنار بکشید. همین چندی پیش تو به مادر تازه در گذشته ام فحش دادی و چون با خواهش باز آمدی، من در خیال از مادر و پدر خود عذر خواستم و باز شما را پذیرفتم. ولی حالا دیگر هیچ شکی ندارم که امکان ندارد با آن گره های بیشمار تیره ی درون خود بتوانی خود را تغییر دهی.
اگر آن دادگاه عدالت و انصاف تشکیل شود من آنجا ثابت می کنم که شما پای دائمی این توطئه های عمدی بوده اید. آقای نبی الله حقیقت هم باید جواب بدهد که بعد از خرابکاری های بیشمار شما، برای اینکه به هرچه زیبایی دهن کجی کرده باشد، برایتان مدح نامه نوشت. البته به احتمال بسیار قوی، سفارش گرفت.
«تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد!»، «این گوی و این میدان!»
بگذار دادگاه عدالت تشکیل شود تا ثابت کنم خرابکاری های شما بر علیه این قلم خدمتگزار فرهنگ بشری و بسیار بسیار مظلوم کمتر از آن فرد مشکوک نبوده.
چرا شما به این باتلاق ضد انسانی فرو شدید، را باید از خودتان پرسید. امیدوارم آن دادگاه عدالت تشکیل شود تا من به اثبات برسانم که تو دست کمی از آن فرد نداشته ای.
برای اینکه مثل شما ها انشا ننوشته باشم، آماده ام ثابت کنم که شما ها بر عکس بعضی مردم گولخورده، حلقه های یک زنجیرید. البته ممکن است ورود شما از روی حسادت، کور دلی و عقده بوده باشد و نه ضد ایرانی بودنتان. من آدم بی انصافی نیستم؛ این تنها و تنها امتیازی است که شما نسبت به آن فرد مشکوک دارید.
شما وبلاگ مشکوک و لجن پراکن او را لینک کردید و حالا می گویید بخاطر فردوسی برداشته ام. تو سالهاست داری بر علیه دوست خرد گرای فردوسی و معرف شاهنامه ی جاودان فردوسی زهر می پاشی. این داستان ها را برو جای دیگری که خریدار دارد تعریف کن.
شما ها را به رسم فرهنگ کهن تالشی واگذار می کنم.
شرمنده ی تاریخ گردید!

شایان ذکر است پس از انتشار گفتار دوازدهم پست های تحلیلیِ سرانجام تالشی را چگونه خواهیم نوشت (12)، نامبرده پس از چند ساعت سطوری از متن انشایش را تغییر و چاشنی لجن پراکنی اش را بیشتر نموده است .
از آنجا که هیچ متنی در دنیای مجازی جنبه سندیت ندارد شاید ممکن است ساعاتی بعد کل کامنت را نیز حذف نماید و یاکامنت فوق را اساسا منکر گردد یا برعکس پیاز داغش را بیشتر نماید.
شما خوانندگان محترم قضاوت کنید و فرق از زمین تا آسمان کامنتهای پیشین ایشان را در پست شماره 3 سرانجام تالشی را چگونه خواهیم نوشت (3) را مشاهده بفرمایید و پاسخهای محترمانه ی بنده را.
بنده اگر در باب این شخص لجن پراکن بودم یک پست تحلیلی ام را به نظرات ایشان اختصاص نمی دادم و ایشان را در وبلاگم مطرح نمی کردم .
ولی ایشان تا دیدند بنده دارم در این پست بعضی از مطالب ایشان مورد نقد و بررسی تحلیلی خود قرارمی دهم سریعا از کوره در رفته و در باب بنده اینگونه قضاوت می کنند.
بنده هیچ خصومتی با ایشان ندارم ولی منتقد بعضی نظرات ادبی ایشان هستم و نظر خودم را ارائه می دهم که اینگونه ناجوانمردانه مورد تاخت و تاز واقع گردیده ام .
با شرمندگی ازدوستان و همراهان فهیم فرهنگی ام.

کاظم از هوانیروز تهران پنج‌شنبه 10 تیر 1395 ساعت 03:31 ق.ظ

با سلام / این آقا کی بود که برضد شما اینهمه نوشته و شما انگار نه انگار!

سلام دوست و همره همیشگی ام
باید خدمتان عرض کنم عین این برخورد را کسی با دوست خوب دیگرما جناب آل شفیعی کرده بود که ایشان در پاسخ بنده که بهشان نوشته بودم : آقای آل شفیعی عزیز مشخص است که شما زیاد اهل جدل نیستید و شخصیت آرامی دارید و کامنت آقای yaghobi را انتشار داده اید و پاسخش را نمی دهید. این متانت شما خودش جواب کامنت بالا را داده است. که یک روشنفکردینی دارای اندیشه ی بازی هستید .
در پاسخ بنده نوشته بودند:
من شیعه ی آن امامی هستم که در محضرش به اعتقادات مذهبی اش توهین می کردند با متانت به آنان پاسخ می داد .
من شیعه ی آن امامی هستم که برای شأنیت علم و اندیشه برمزار دهریون ضد دین جهت ادای دین به اندیشمندان آنان توقف می فرمود.
من هم پاسخ این دوست عزیر را پاسخ خودم می دانم در جواب کامنت شخص مد نظرشما .
قبلا از حضورشما ممنونم

رضا نعمتی کرفکوهی پنج‌شنبه 10 تیر 1395 ساعت 03:08 ب.ظ

این کامنت از طرف اینجانب در مورخه 8 تیر 95 در نظرگاه وبلاگ کادوسیان جناب نیکنهاد منتشر گردیده است.

باسلام برمردفهیم واندیشمند تالش،جناب استاد نیک نهادعزیز.
از راهنمایی تان کمال تشکر را دارم وامیدوارم با مساعدت همدیگر و پرهیز از اعمال سلیقه شخصی در تحمیل الفبای تالشی و چگونگی نگارش زبان تالشی از پافشاری و یکسوئه نگری به یک وحدت نظری و انسجام در نوشتار برسیم. ما برای این هدف هنوز راه درازی را در پیش داریم شاید به تعداد گویشهای محلی در زبان تالشی برسر چگونگی نگارش اختلاف نظر وجود داشته باشد.
بنده برای واکه مخصوص تالشی که جنابعالی به درستی آنرا آوای بین کسره و فتحه نامیده اید حرف حق هم همین است،این صوت از اصوات مختص زبان ماست و من برخلاف جناب استاد عبدلی آنرا اِ کوتاه نمی نامم. چرا که این صوت نه که به اِ (کسره ) نزدیک نیست بلکه به فتحه اَ نزدیکتر است. ولی در عین حال هیچکدام از این دو نیست . این آوا یا مصوت را بنده "سکون کنشدار تالشی" نام نهاده ام ولی در عین حال سکون معمولی که نشانش یک دایره کوچک است نیز نمی باشد. این واکه در کلمه ی " اشت " "م "ت "چ " وسایر حروف لازمه اش یک نشانه ی مخصوص بود که متاسفانه جناب عبدلی این کار را نکرده اند وبرای کلمه ی تالشی "اشت" علامت کسره و برای بقیه علامت سکون معمولی را برگزیده اند. در گذشنه اشخاصی علامت ع را به آن اضافه نموده بودند تا خوانده شود درحالیکه ع تکلیف واکه مختص تالشی را مشخص نمی کرد چرا که اگر م من را مع می نوشتیم همین م در کلمه مرا بایستی معرا نوشته می شد درحالیکه ما درتالشی مرا می نوشتیم.
بنده نظرم یا غلط یا درست این بود که آن علامت هشت کوچک را دقیقا بتوانیم روی چنین حروفی قرار بدهیم نه در کنار حرف. مثلا در کلمه ی اشت دقیقا بیاید بر روی الف و ت قرار بگیرد . من در لب تابم نتوانستم انجام بدهم. ما میتوانیم با علامت سکون متحرک یعنی هشت کوچک صوت بین فتحه و کسره را مشخص نماییم. البته با احترام به نظرات سایر تالش پژوهان . سغَ جان بداری جانَ رو

الله و اکبر
فقط همین

الله اکبر

کوکوتی تی پنج‌شنبه 10 تیر 1395 ساعت 08:33 ب.ظ http://zoleykhasaba.blogsky.com/

سلام آقای نعمتی
خدا را شکر طبق عادت رفتم به وبلاگ دوستان سری بزنم و من از تنها کسانی ام که تا به حال جز احترام وتشویق ندیدم از فرهیختگان. شما تلگرام ندارید و میدانم اگرتلگرام داشته باشید اعصابتان داغون می شد. هر بچه ای یک تلگرام تالشی درست کرده همشان هم ادعای زبان شناسی و نقد و بررسی شعر گذاشتند و من که بیزار شدم از تلگرام و برای همین از گروه های تلگرامی کم کم خودم را دارم می کشم بیرون. اتفاقن شما خیلی کار خوبی را شروع کرده اید و با مطالعه ، و ما هم چیزهایی را یاد می گیریم.

باسلام به خانم صبا شاعر فرهیخته ی دیار ماسال
من با کسب اجازه از محضر مبارک جنابعالی بخشهایی از کامنت شما را برداشتم چون برایم خیلی شرمندگی ایجاب میکرد.
در صداقت و راستی و تعهد و معنویت خاندان شما شکی نیست وما گوش جان می سپاریم به سخنهایی که از ره اخلاص بیان میگردد هرچند اگر نقدی را در پی داشته باشد.
حقیر هرگز مدعی زبان شناسی نیستم و در باره آیین نگارش هم صرفا نظرخودم را بیان می دارم .اما در نقد و بررسی مطالب سایرین خودم را موظف میدانم و حقم میدانم که نظر خودم را داشته باشم .
این است که در این خصوص گاهاً مورد بی مهری کسانی قرار میگیرم که قصدم تخریب آنان نبوده و نیست بلکه نظر خودم را در باب مطالب آنها بیان می دارم . من همیشه دست دوستی ام به سوی همه صاحب نظران و شعرای عرصه ی شعر و ادبیات تالش دراز بوده و هست و با کسی خصومت شخصی ندارم.
من این مطالب را میخواستم در یک کامنت جدا درنظرگاه همین پست بگذارم اما قسمت این بوده که در پای کامنت شما بیان بدارم. من ذاتا آدمی انتقاد پذیرم و اهل از کوره در رفتن نیستم حتی اگر زیر بدترین و زننده ترین برخوردها و سخنها قراربگیریم.
هرگز کسی را مورد توهین و ناسزا قرار نداده ام اما خودم تهمتها در این دنیای خراب شده مجازی شنیده ام. کامنتهایی با نام و نشان وبلاگ بنده برای این و آن فرستاده می شدو می شود تا نظر دیگران نسبت به حقیر بد جلوه داده شوند که این کاری بسیار وقیح وپلشت و بی شرمانه ای است که در دنیای مجازی صورت می گیرد.
این نکات در جواب کامنت شما نبود وحرفهای تودل مانده ای بود که به قول تالشها (رادَویاری نیه دگله بواجم) وشما را دَویاری دیدم که توانستم مصدع اوقات شریفتان بگردم و چنگله بواجَم.
شومَه را سغَ جان و خشَ دیل ناجه دارم.

اسفندیار آقاجانی پنج‌شنبه 10 تیر 1395 ساعت 09:51 ب.ظ http://sffff.blogsky.com/

سلام
خسته نباشید و عرض ادب و ارادت ....

سلام / چوخ خوش گلدی قارداش. خیلی خش آمیرون

پرزه چم جمعه 11 تیر 1395 ساعت 01:08 ق.ظ

Ehanə iškiĺi həĺ karde bəbe bəčəy goroš norəhət be lozim ni. Ehanə iškiĺi həĺ kərde abini bəčəy goroš norəhət be məhnəš ni.

اگر مشکلی را میشود حل کرد در رابطه با آن ناراحت شدن لازم نیست. اگر مشکلی را نمیشود حل کرد در رابطه با آن ناراحت شدن معنی ندارد.

از سخنان تالشی

توصیه بنده به جنابعالی این است که یک وبلاگ هرچندساده هم باشد برایتان تهیه کنید وبا نام و نشان واقعی تشریف بیاورید خیلی خوشحال میشم. چه لزومی دارد بدون وبلاگ و با نام مستعار کامنت میگذارید. از کامنتهایتان مشخصه فردی باسوادی هستید. این سفارش برادرانه بنده را پذیرا باشید . چون اینجوری هرکس میتواند با نام پرزه چم بیاید و کامنت بگذارد. ومن نفهمم پرزه چم واقعی کدام بوده است. خداخیرتان بدهدکامنت بالا را مشاهده می فرمایید؟ ببینید در دنیای مجازی کثیف ما چه میگذرد. این هزینه وبلاگ داشتن و نوشتن و درمیدان بودن است. وگرنه با شمای مخفی کسی کاری ندارد. می آیی و می نویسی و می روی ومن اگر بخواهم بیایم برایتان بنویسم شما پایگاهی نداری ومعلوم نیستی در کره زمینی یا کره مریخ. پرزه چه یعنی چه آخه ؟ یکی هم وبلاگ داره با نام مستعار قارانقوش البته وبلاگ داره وبا وبلاگش اینجاهم میاد و مطلب میگذاره ولی حداقل او یک وبلاگی داره ویک جایی برای سخن داره ولی تاکنون خودش را معرفی نکرده .در آن کامنت بالا که داریم بدوبیراه می شنویم باعث اش همین قارانقوش شده است. هرمطلبی از هرکسی چه با نام و چه بینام داره می چپونه اون تو بعد اینگونه مشکلات در پی اش بروز پیدا می کنه و فحشش را ما ها باید بشنویم. بنده اگر مطلبی بخواهم به کسی منتقل نمایم یک راست میرم تو وبلاگش بهش میگم نیازی ندارم در وبلاگ دیگران در موردش مطلب بنویسم. خیلی خوش آمدی پرزه چم واقعی.

بنده ازکسی گله و شکوه ندارم اگر باعث رنجش و زحمت کسی شده ام متاسفم
بنده خاضرم وهمواره هم حاضربوده ام دروبلاگ شما ویا هروبلاگ دیگربه تمام سوالات شماو تک تک عزیزان پاسخ بدهم
متن مندرج برغلیه وبلاگ ما دروبلاگ دریا ی لیثی سراسر توهین امیزعیراخلاقی و غیردوستانه و غیرفرهنگی و نژادپرستانه سراسرتهدید و شانتا ژ و تشویش اذهان عمو می و کاملا مجرمانه است
ما اگر ختی می توانستیم ایشان را محازات نمی کردیم چه رسد به اینکه الحمدالله چنین اراده و توانی نداریم
بنده اگر مخالف کتاب سوزانی های کسروی هستم بالتبع مخالف بسته شدن هررسانه ای از جمله وبلاگ نیزمی باشم
خالکه این بزگوار دستور صادر می قرمایندکه
وبلاگ ینده به قول ایشان فورن بسته شود چشم ینده قول می دهم فورا ببندمش مشروط براینکه ازطریق همین وبلاگ
مسولیت بسته شدن یک وبلاگ را برعهده بگیر ند

تنها مشکل وبلاگ شما این است که بی نام و شناسنامه ی معتبر فعالیت دارید وگرنه من مشکلی در پستهای انتشاری وبلاگتان نمی بینم. من این توصیه را به آقا یا خانم پرزه چم نیز نموده ام که با نام وآدرس و شناسنامه ی کامل در دنیای مجازی فعالیت نمایند تا شبهه ایی برای سایرین پیش نیاید. ودرمورد شخص مورد اشاره تان بنده در این چندسال کاملا با روحیه ایشان آشنایی داشته و دارم وآن اینکه ایشان همواره دنبال دشمن میگردند تادوست. ساختن دشمن و تبدیل کردند انسانهای بی آزار در دنیای مجازی به دشمنان خود رویه ایست که ایشان در پیش گرفته تا با هیاهو راه انداختن بتواند از خود یک شخصیت کاریزماتیک بسازد. بنده صرفا منتقد نظرات ایشانم و وجودایشان و سایرنظریه پردازان عرصه ی تالش شناسی را در دنیای مجازی مغتنم می شمارم.

پرزه چم جمعه 11 تیر 1395 ساعت 08:54 ب.ظ

سالوم دویدم بشمه،

از ویبلاگ پیدم نی. ویبلاگ بازدید کنندش نی ک..
زینداش، ویبلاگی روست کارده ان هدره کویه.

چیچ ووتدش!! نه مجازی دنیو چوکه، ا بوه جه اینسونونین کویه، شمه ناراحت مبن. هر وره ام خروبه اینسانون هستینه. هر گردی ویز ان نیه..

سخانی کرت بووتم ینده ننی دوست بوبون ایان ینده ننی دوست بوبون

سلام . تالشی شمالی با تالشی جنوبی واژگانشان یکی نیست و فهمیدن سخن مخصوصا از روی نوشته سخت است اما گفتاری من متوجه میشم چه می گویی.
میگویی من وبلاگ برنداشتم چون بازدیده کننده نداره وروی وبلاگ کارکردن هدردادن است.
بعد گفته ای : چه میگویی؟ نه دنیای مجازی خوبه مشکل از انسانهاست.شما ناراحت نباشید.هرجا انسانهای خراب هستند.هرگردی گردو نمیشه.
آخه آقاپسر اگه وبلاگ بازدید کننده نداره پس خودت چطور می آیی بازدید؟ همانگونه که خودت بازدید میکنی از وبلاگت نیز بازدید میکنند.
من کاری ندارم ایندفعه یا با وبلاگ میایی یا کامنتت منتشر نمیشه . نمی خواهی به خودت زحمت بدهی خودت میدانی. میگی یندنه دوست ببه درست اما اگه میخواهی با تو هم دوست باشم وبلاگ وبلاگ وبلاگ تمام. از زونوم ته آدمی خوبی استیش بما وبلاگ وبلاگ وبلاگ ........ خدا حافیظ

مهران دوشنبه 14 تیر 1395 ساعت 12:18 ب.ظ

سلام
[پیرو پست شما در وبلاگ کادوس]
نمی‌شود از علامت U+065A استفاده کرد؟ چون همون علامت هفت هستش ولی باعث جدا شدن حروف کلمه نمیشه و مطابق گفته آقای نعمتی رو حرف هم قرار می‌گیرد
این نویسه

ٚ

مثل

چٚمٚن

اٚشتٚ

نٚجار

گٚرد وگیج

چٚرنَه لیس

سلام-مهران عزیز به وبگاهتان خوش آمدی . زیادمتوجه منظورتان نشده ام یکبار دیگر تشریف بیاورید و کمی واضح تر برایم توضیح بفرمایید. منظور بنده از جدا نشدن حروف در کلمه این بود که ما بتوانیم علامت هشت کوچک که نماد سکون نیز است دقیقا بر روی حروف باعث جداسازی اش نگردیم. مثلا نجار را " ن جار" گرد را "گ رد" چرنه لیس را چ رنه لیس ننویسیم. ممنون از اینکه آمدید.

مهران دوشنبه 14 تیر 1395 ساعت 11:00 ب.ظ

منظور بنده اینه که بیاییم به جای
نویسه U+02C7 که باعث جدایش کلمه می‌شود(دارای دو مشکل نازیبایی و هم‌چنین دوکلمه حساب شدن یک کلمه)
مثل
چˇمˇن
از نویسه U+065A استفاده کنیم که مشکل بالا را نداره
مثلا همین واژه بالا میشه
چٚمٚن

برای اینکه تفاوت‌ها خوب ببینین متن کامنت‌ها را داخل وُرد کپی کنین و اندازه فونت را زیاد کنین

بازهمون آش وهمون کاسه شد که زوئه جان. من نظرم این بود که با گذاشن اون نشانه چٚمٚن نشود چمن بشود گرفتی ؟ آن هفت کوچک بیاید دقیقا روی حرف چ و م . چرا متوجه نِبی؟

مهران سه‌شنبه 15 تیر 1395 ساعت 09:41 ق.ظ

درست میفرمایین دقیق وسط حرف قرار نمی‌گیره کمی جلوتره
ولی صداهای َ ِ ُ هم رو وسطِ حرف قرار نمی‌گیرن
ببینین
چٚمٚن
چْمْن
چِمِن
[در وُرد بهتر دیده میشه]

تشکر کرم ممنون .اینطوری" چْمْن " اگر بشود هفت یا هشت کوچک را هم مثل همین، بالای حروف گذاشت و حروف کلمه از هم بریده نشوند عالی خواهد بود. دقیقا هم نیاز نیست برروی حرف واقع گردند مهم این است که چْمْن به صورت چٚمٚن تکه پاره نشود. من فکر میکنم بایستی بایدبرنامه نرم افزارجدیدکه مختص برای این واکه باشد برسیستم نصب گردد. ممنون سغَ جان بداری چمه نازَ مهران.

مهران سه‌شنبه 15 تیر 1395 ساعت 04:39 ب.ظ

از نی شمه را سلامتی ناجه دارم...

شما چٚمٚن را تکه تکه می‌بینید؟
احتمالا سیستم عامل شما از یونیکد پشتیبانی کاملی ندارد لطفا به من میل بزنید تا بیشتر توضیح بدهم و نرم افزار مناسب را معرفی کنم
[این کامنت را هم تایید نکنید تا در وبلاگ ثبت نشود
با سپاس]

شما چٚ مٚ ن را تکه تکه می‌بینید؟
احتمالا سیستم عامل شما از یونیکد پشتیبانی کاملی ندارد لطفا به من میل بزنید تا بیشتر توضیح بدهم و نرم افزار مناسب را معرفی کنم
[این کامنت را هم تایید نکنید تا در وبلاگ ثبت نشود .
*****************************
مهران عزیز خودم هم تعجب میکنم . خوب شد منتشرش کردم .
چمن شما قبل از انتشار کامنتتان تکه تکه بوده تا انتشارش دادم در نظرگاه منتقل شد بهم وصل شد!!!. خیلی جالبه.
حالکه درست شده لطف کنید راه و روش چنین کاری را به ما هم یاد بدهید که سخت مورد نیاز می باشد. منتها بنده با هشت کوچک موافقترم چون نشانه سکون را تداعی میکند. برایم حتما روشش را در کامنتی مفصل بفرست منتظرت هستم . سغَ جان و دلیخشی بداری

اسفندیار آقاجانی سه‌شنبه 15 تیر 1395 ساعت 11:22 ب.ظ http://sfandiar91.blogfa.com/

با سلام بر اقای نعمتی کرفکوهی و تمام بازدید کنندگان این وبلاگ وزین
خدمتتان عرض کنم که با ورود نرم افزار های پیام رسان به فضای مجازی دیگر فرصت باقی نمی مونه که به وبلاگ ها هم رجوع کنیم .البته بنده سر فرصت به وبلاگ های وزینی مثل همین وبلاگ سر می زنم و استفاده می کنم .
بنده در قبل از انتخابات یک گروه تلگرامی اموزش زبان تالشی طراحی کردیم که واژه های تالشی را با ترجمه فارسی اون بحث می کردیم.
در مورد الفبای تالشی بنده نظر خاصی ندارم یعنی تخصص و اطلاعات چندانی ندارم هستند اساتید بزرگ که انشالله الفبایی تعیین می کنند و تالش زبانان هم با سبک درست می نویسند و ما هم در خدمتیم برای ترویج و زنده نگه داشتن زبان تالشی در کنار احترام به دیگر زبانها .
....
به هر حال امید وارم همیشه برقرار باشید و همچنان این قلمهای توانا در خدمت فرهنگ و خرد و دانایی باشه و در خدمت بشریت ....
در مورد وبلاگ انایوردم بنده نظر خاصی ندارم بنده سالهای قبل انتقاداتی کرده ام و به هر حال نظرات ایشان هم مورد احترام هست و همه ما باید تحمل افکار و نظرات دیگران را داشته باشیم هر چند با عقاید و نظرات ما یکی نباشد....

اسفندیار عزیز همواره پیروز باشید.

مهران چهارشنبه 16 تیر 1395 ساعت 05:03 ب.ظ

در برنامه وردپَدWordpad(نه نوت‌پد و نه ورد آفیس)
۱- کلید دگرساز(Alt) را فشار داده و نگه‌دارید
۲- کد دهدهی مربوط به نویسه‌ی یونیکُد را وارد کنید در اینجا ۱۶۲۶
هفتک
http://graphemica.com/065A
این نویسه «ARABIC VOWEL SIGN SMALL V ABOVE » نام دارد و در یونیکد با کد U+065A معرفی شده است.
نکته: این اعداد باید توسط قسمت ماشین‌حسابیِ(NumPad) صفحه کلید وارد شود
۳- کلید دگرساز را رها کنید
چٚمٚن
اٚشتٚ

نکته‌هایی چند پیرامون استفاده از این نویسه
۱: این روش در ویندوز ۸٫۱ و اندروید امتحان شده است و تعداد معدودی از فونت‌ها از این نویسه پشتیبانی می‌کنند
(مانندArial, Segoe, Times, Tahoma )
البته در ویندوز مشکلی وجود ندارد چون این فونت ها به صورت پیش‌فرض در ویندوز ۸٫۱ وجود دارد
۲: استفاده از هفتک معمول به حالت زیر منجر می‌شود
چˇمˇن
جدا جدا نوشته شدن
۳- و نکته‌ی آخر اینکه هفتک نیز تداعی کننده‌ی سکون می‌باشد برای شاهد مثال می‌توانید به خوش‌نویسی‌ها(مانند تیتراژ سریال شهرزاد) مراجعه فرمایید

خیییییییییلی ممنون. من چون سنی ازم گذشته زیاد حوصله کامپیوتر و آداب نگارشش ندارم بعضی موقع از پسرم کمک میگیرم . الان من خودم بلد نبودم آن برنامه ی شما را اجرا کنم پسرم آمد و آنی آنرا فهمید و برایم پیدا کرد البته لب تاب من کهنه شده بعضی دگمه ها را نمی زنه اون هشتک را جایی برام کپی کرد تا بتوانم از او استفاده کنم. اگر هفتک هم معنی سکون می دهد برایم فرقی ندارد من زیاد روی اینگونه مسائل تعصب ندارم. راستی تو پسر نیکنهادی؟ راستش را بگو. چطور وبلاگ مرا پیدا کرده ای. در آینده بازهم بیا برایم کامنت بگذار من خییییییلی خوشحال میشم کسی اومده وبلاگم برایم نظری نوشته خواه منفی یا مثبت برایم فرقی نداره . خودت وبلاگ نداری؟ حتماً تو تلگرام هستی. اما من هنوز وارد تلگرام نشده ام . تالشَ زوئَه قوربون هنی بِری مِرٛم تٛرا

مهران چهارشنبه 16 تیر 1395 ساعت 10:47 ب.ظ

خوشحالم که بدردتون خورده
نه من یکی از مراجعه‌کننده‌های وبلاگ آقای نیک‌نهاد هستم
وقتی کامنت شمارو دیدم حس کردم باید این نویسه رو به شما معرفی کنم
لینک وبلاگ شمارا هم از کامنت خود شما پیدا کردم
تو لیست اضافه کردم ایشاا... وبلاگ شما را هم دنبال خواهم کرد
نه من فقط استفاده کننده هستم نه وبلاگی دارم نه سایتی نه کانالی

سغ بٛبی خَیر بٛوینی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد