سرزمین نوروز

دراین تارنما،مجموعه اشعار تالشی و فارسی، مقاله ها و طنز نوشته ها، اثر رضا نعمتی کرفکوهی ارائه میگردد.

سرزمین نوروز

دراین تارنما،مجموعه اشعار تالشی و فارسی، مقاله ها و طنز نوشته ها، اثر رضا نعمتی کرفکوهی ارائه میگردد.

همدلی از همزبانی خوشتراست

همدلی از همزبانی خوشتراست




در گیلان ما در بین مردمان گیلک زبان وتالش زبان، کمترکسی است که نام شاعر نام آشنای گیلک زبان، زنده یاد شادروان " شیون فومنی " را نشنیده باشد.معلمی سوخته دل،درد آشنا، فرهنگ دوست،ومردم شناس وارسته ای بنام "میراحمد سید فخری نژاد"، که نام شاعرانه خودش را " شیون فومنی" نهاده بود. شاید به جرأت بتوان گفت بعداز کلوچه فومن که خوشمزه گی اش شهرت ملی دارد.او خوش ذوق ترین وخوش الحان ترین قمری شیرین سخن شهرفومن بود. حیف که عمرکوتاهش به او فرصت نداد تاهمچون گل آقای فومنی شهره ملی پیدا کند.

حال باید چرا مرا با اوکاری باشد؟! من یک تالش زبانم واو زبانش گیلکیست.سوال دیگرباز اینجاست. چرا باید مرا با او کاری نباشد؟! چون زبانش گیلکیست؟! وزبان من تالشیست؟! پس اگر اینطوری باشد مولوی بلخی فارس زبان را هم نباید با شمس تبریزی آذری زبان کاری باشد.به قول حضرت مولانا، همدلی از همزبانی خوشتر است. حال اگر همزبانی یافتی که با تو همدل است باز این از آن هم خوشتر است!. بگذریم، من وقتی اشعار گیلکی مرحوم شیون را میخوانم، احساس میکنم که این همان حرف من است، درد من است واحساس من است. گویی عین سخن من است که دارد به گیلکی ترجمه اش میکند. پس دوان دوان رفتم به سراغش تعظیم نمودم بر مزارش پسان بگفتم:

شـیــونـا ازهـمـزبــانی گــله دارم گــله

گفتا گله کم کن که شیون با تو همدله

گفتـم برخیـزو بیا شیــونت از سر بگــیر

تا بازدر کنـارتــو سر دهـم من هـم خله!

بعد نشستم در کنار مزارش وشعرطنز گیلکی " اچه مچی خواب" اورا با اندکی دخل وتصرف و تخلیص به تالشی به نظم برگرداندم به "هچی پوچه خواو".روانش شاد و یادش گرامیباد. (تیرماه 1393 – نعمتی کرفکوهی – خله لون)

هچی پوچه خواو!!

( با کسب اجازه از روان زنده یاد شیون فومنی)

روبـه تهــرون که خسـم گیـلـونی خواوی وینـم از

دا چـمــون ویچــیـنــم زمـــونــه عـذابـی ویـنــم از

چـمـه یـنــک چـمــه خــواو درا وا ام غـریـبـــه جـا

کیــلاغــا پیشی اشـتـه مـروجـه خـواوی ویـنـم از

چمـه هـمـسوئه سـاتــه امـبــارتی ســه مرتـبــه

هـمسوئه کیـلاغا پیـشی اشته غـورافی وینـم از

زونــوم مــورام ژنـــده شه اسـپـه ســری نـدبـره

الــکی اشـــتــه دازی بســـاوبســاوی ویـنـــم از

اینه وام آخا ینـک خواوی کو نی مه دس نـکشی

چـمه مـیـده جـوشـا تــه ای لاکـیتــاوی ویـنــم از

ترسم تورآبوم نصفه شبون هفت خواوی مینیکو

اشــتــه شـی یـه ینکی کـــلـه خــراوی وینــم از

همـه اشتــن مـردکـونـه خـنــده و شـوقــو کــرن

مـه اشـتـه نـمکــه یـاری بساو بسـاوی وینــم از

نـشتــیــره قـبــری ســری کـــرا مـــرا آرده یـاری

مـرده شــوربـرده  اشته  دس آسیــاوی وینـم از

درازه روزی ویــــل آبـیـــــره تــــرا مَـــلَـه گــردی

چمه پیـشی اشته کــنه عکسی قـابی ویـنـم از

ایـتــا روز کــع ویـشوری ایـتــا روز شنـدرشـوری

ذیلـه ای مه هـمش که اشته تنـدوتاوی وینـم از

چــمـه شـکـه چـرک وچــلــونــه وژه بـــو دلـکـه

اشــته گــلاوه شیـشـه مکـــه گـــلاوی وینـم از

از کــرا ســـیلـه ژنــم  چـمــه دیـمی سـر آکــرم

درعــوض اشـتــه گـلــنــــده زرده آوی ویــنـم از

شبــو روزصــد دفــا عـیـزرائــیـلی را نـامــه آدم

نشـم راه دیـئسم که کی چــه جــوابی وینـم از

هفت خواوی مینه مسافیرخونه چی مه دخونو

ایـزم چفــه عـرق چمـه رخـت خـواوی ویـنــم از

تنـد تـند شیـطـونی لنـت کرم چـمـه خـدانه وام

کی مـوسـله روخـونی لاره چـمـه اوی ویـنـم از

ازکه ماشـیــن ندارم ماتور چی پشـتی دچـیکـم

بورونـو گـشتی جاده شیــکارگـوراوی ویـنــم از

بـورونــو دا پـه وزه کـرفــه کــوه مـــرخـــا سـرا

گـولــه دیـلـه رفـی سر اربـا دوشـاوی ویـنـم از

بــو رقــایـبـــه روزی خــرمــا دنـم نـونـی دیــلـه

آدم هـمسوئــه کعـــون چـــه اَ صـواوی وینـم از

کــرفـه کــوه هـــوا دبـو چـمــه کـلـــه ایـتــا روز

دِه دِه ســـرا اوردک و کــرگ و کــواوی وینــم از

خـله لـون عـومــری اگـه تــرا هـنی باقی بـوبـو

باهــاره روزون گیـریــه سـوزه عــلافی وینـم از


این شعرهمان شعرگیلکی  اچه مجی خواب زنده یاد شیون فومنی است که  توسط نعمتی کرفکوهی ( خله لون) از شکل گیلکی خارج وعینا به تالشی به نظم در آورده شده است (بااندکی دخل وتصرف وتخلیص)

نظرات 5 + ارسال نظر
صحرائی چاله‌سرائی پنج‌شنبه 2 مرداد 1393 ساعت 09:21 ب.ظ http://deran52.blogfa.com

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
همدلی از همزبانی خوشتر است ...
آفرین، از اینکه با باور برای وحدت تلاش می‌کنی و صادقانه در مسیری گام بر می‌داری که در آن تعصب راه ندارد بلکه جویبار عقلانیت و منطق جاری است، مایه خوشوقتی است.
مرحبا.
یادم می‌آید روزگاری که بوش پدر لعنت‌الله علیه به عراق حمله کرد ـ گمان می‌کنم ـ اواخر دهه شصت بود، در ایام تولد امام حسن مجتبی علیه‌السلام و در نیمه ماه مبارک رمضان، یکی از سازمان‌های انقلابی و مذهبی، شبی ایشان را دعوت کرد. بنده هم توفیق حضور در آن جمع با صفا و معنوی را یافتم. مرحوم شیون فومنی یکی از مدعوینی بود که به شعرخوانی پرداخت. او در آن محفل زیبا پس از نماز و افطار، اشعار طنزی به زبان فارسی و گیلکی ارائه نمود که بسیار با استقبال گرم مدعوین قرار گرفت.
هنوز هم حال و هوای آن روز و طنین صدای گیرا و مفهوم اشعار رسایش در گوشم جاریست ...
خوب است در این شب نورانی، که گفتند شب جمعه شب رحمت و مغفرت است، به روح بلندش صلوات بفرستیم و برایش علوّ درجات از خدای سبحان مسألت نماییم.
هرگاه برای زیارت سردار پرآوازه گیلان‌زمین، میرزاکوچک‌ خان جنگلی به سلیمان‌داراب می‌روم، بر سر مزار شیون فومنی نیز حاضر می‌شوم و به فاتحه‌ای مهمانش می‌کنم.
دوست نادیده‌ام: انشاءالله از امشب مسافرتی، کمی طولانی را در پیش دارم. امیدوارم بتوانم طی مسافرت هم به خله‌لون بیایم؛ اگر اینترنت دسترس باشد و صد البته اگر وبلاگ شما دَرَش را به سهولت به رویم بگشاید! چون همانگونه که گفتم گاهی ظاهرا خوشش نمی‌آید به سرایش درآیم.
بدرود

سلام برادرم
ازاینکه وقت شریفتان را پای وبلاگ ناقابلم صرف میکنید و با نظرات گرانمایه تان به من دلگرمی میبخشید،در پوست خودم نمی گنجم.
اینجانب برایتان دست به دعا دارم در هرسفری.
انشاءالله سفرتان بی خطر باشد. در این دنیای مجازی تنهایم مگذار که تورا من دست به دامنم .
خداوند در این شب رحمت اموات شما را هم ببخشاید.
خداوند در این شب جمعه ،هم کوچک بزرگ را وهم شیون محبوب را رحمت کند.

کاظم شنبه 4 مرداد 1393 ساعت 12:30 ق.ظ

با سلام و قبولی طاعات بر استاد ارجمند
از اینکه ذوق هنری خود را در خدمت وحدت قومی و ملی قرار می وهید جای بسیار تقدیر دارد و همچنین یادی نمودید از شاعر خوش ذوق فومنی باز هم تشکر
بسیار قشنک توانستید شعر گیلکی شیون با شیوایی به تالشی برگردانید . انشاءاله همیشه موفق با شید و شادکام

باسپاس از حضور مشفقانه شما .
همدل اگه همزبانت هم نباشد لااقل باتو همدردی میکند. ولی همزبان اگه همدلت نباشد هرگز با تو همدردی نخواهد کرد. هنی بری

اسفندیار شنبه 11 مرداد 1393 ساعت 03:24 ق.ظ http://sfandiar91.blogfa.com/

سلام خسته نباشید.

سلام - خوش آمدید وپیوسته باشید
تو را باز من چشم درراهم

کادوس ماسوله رودخان دوشنبه 13 مرداد 1393 ساعت 08:02 ب.ظ http://kados2.blogfa.com/

درود برشما جناب نعمتی ، روانش شاعرنامدار گیلان زمین ما شیون فومنی شاد .کاربسیار خوبی کردید برگردان کردن آثار وآنهم به شعرتالشی سخت است و دست مریزاد

سلام بر دوست قدیمی ومهربانم
به سرای خله لون خوش آمدی و چشم مارا با آمدنت روشن نمودی.
لاره چمه آوی قربون هنی برا چمه ور

علی هاشمی سه‌شنبه 11 شهریور 1393 ساعت 11:36 ق.ظ

درود بر شما
البته از انسان بزرگوار ی چون حضرتعالی توقع همینست.
همدلی و همگرایی کمبود امروز است که توجه شما سبب شادی ما است.

سلام براجان. بزرگواری از شومه یه
ته کا یا کا برا. چه عجب امورون؟ جانی را غش هنی درا چمه سرا. اسپه نگره . باز تو را من چشم در راهم هرازگاهان.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد