ناگاه در ظلمت افسرده و راکد شبی از این شبهای پیوسته ، آشوبی ،لرزه ای و تپشی که همه چیز را بر میشورد و همه خوابها را بر می آشوبد و نیمه سقفها را فرو می ریزد.
انقلابی در عمق جانها و جوششی در قلب و وجدانهای رام و آرام درد و رنج و حیات و حرکت و وحشت و تلاش و درگیری و جهد و جهاد و عشق و عصیان و ویرانگری و آرمان و تعهد ، ایمان و ایثار !
نشانه هایی ازیک تولد بزرگ ؛ شبی آبستن یک مسیح .
اسارتی زاینده یک نجات ؛ همه جا ناگهان «حیات و حرکت» ، آغاز یک زندگی دیگر.
پیداست که فرشتگان خدا همراه آن «روح» در این شب به زمین فرود آمده اند...
این شب قدر است ؛ شب سرنوشت ، شب ارزش ، شب یک تقدیر انسان نو .
این شب از هزار ماه برتر است .
«دکتر علی شریعتی»
"خود سازی انقلابی ص ۲۵۲ "