رنج زن از نگاه شریعتی
زن عشق می کارد و کینه درو می کند....
دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر....
می تواند یک همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن چهار همسر هستی .....
برای ازدواجش در هر سنی اجازه ولی لازم است و تو هر زمان بخواهی به لطف قانونگذار می توانی ازدواج کنی ........
در محبسی به نام بکارت زندانی است و تو ............
او کتک می خورد و تو محاکمه نمی شوی ..........
او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می کنی .........
او درد می کشد و تو نگرانی که کودک دختر نباشد .........
او بی خوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی ........
او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر .........
و هر روز او متولد می شود ، عاشق می شود ، مادر می شود ، پیر می شود و می میرد.....
و اینها همه کینه است که کاشته می شود در قلب مالامال از درد .......
« دکتر علی شریعتی »
سلام بر برادر خوبم
بارها و بارها این ایده هارو خوندم و احسنت گفتم
خیلی قشنگ گفته ...
ایکاش بود تا من هم می گفتم از زن بودن خودم راضی نیستم ....
سلام برشما
حتما مردها هم در این همچی روزگاری نباید از مردبودنشان راضی باشند!
درود
افلاک در زیر سایه ی این موجود خم می شوند،تورات را بخوانید و از نحوه پیدایش اش در کتاب مقدس لذت ببرید،او همان مرد است ولی رنج کشیده تر و مترود شده تر.
درودبرشما و اظهارنطر والای شما
احسنت...

بسیار عالی
شاد زی مهر افزون
بازتر از اندیشه دکتر در جهان موجود نیست
سلام
شاد زی مهر افزون