سرزمین نوروز

دراین تارنما،مجموعه اشعار تالشی و فارسی، مقاله ها و طنز نوشته ها، اثر رضا نعمتی کرفکوهی ارائه میگردد.

سرزمین نوروز

دراین تارنما،مجموعه اشعار تالشی و فارسی، مقاله ها و طنز نوشته ها، اثر رضا نعمتی کرفکوهی ارائه میگردد.

آه ! کجایی جنگلم

آه ! کجایی جنگلم


http://s6.picofile.com/file/8195347450/10458165_293715364138922_6645944242584472180_n.jpg


نسیم صبح تالش

برای رقصاندن

در پی برگیست

فاخته در تعمق راشی

که دگر نیست

سار به دنبال شاخه ای

برای لحظه ای درنگ

بلبل بهر دمی نالیدن

بر پیکر الاشی(1) بی تن

دیگر شاخه ای  تکان نمی دهد خود را

بهنگام پرنده ای برخاستن

آه جنگلم

برای قامت خمیده ی تو

درکویرستان میگردم

به دنبال عصایی!

نگاه کن

جاروکش خصم روزگار

درحال روبیدن سبزینه هاست

نفس گیر عدمت

 میخواهد ریزگرد کند برپا

دیگر نفس کشیدن را

مجالی نیست در دل تو

دیگر دشت غربت کویر را

غم تنهایی

بسر خواهد رسید

غبار اینبار

همراهی میکند باد را

از دل جنگل

تا آغوش کویر

به تک درخت غریب گفته بودم

باز اگر جنگل شوی

من گوشه اخم سایه ات را

به تمام لبخند خورشید

نخواهم فروخت

لیک

دیگر باید چشمها را دوخت

بر قامت الاشی

که دیگر روی پایش نیست

کوکو (2) اینبار

شاخه ای برای نشستن ندارد

پشت پلکهای بسته ی زمان

وجدانیست

که انگار نمی خواهد بیدار شود !

من آوای غربت جنگل را

تا اعماق کویر شنیدم

من پیچش دود را

بربالین خاکسترشده ای یافتم

که میگفت:

تا لحظه ای پیش جنگل بودم!

دیر رسیدی

نایست برو...

من در درونم بوی دلی شنیدم

که داشت می سوخت

برای کودک ده ساله ی گیلانی

که دیگر در خواب می شنود

صدای شرشر بارانی

که برگ راشی را خیس نمیکند!

سوختم برای میرزایی

که نمی ماند برایش جایی

کجاست جنگلی

تا درخود بپیچاند از میرزا

صدایی، فریادی

کجاست جنگلی

تا برآرد از فاخته

نوایی

تا تالش مردی با این نوا

باورش آید

صدای پای بهار را

کجاست جنگل...؟!

آه کجایی جنگلم

آه کجایی جنگلم

1- الاش در زبان تالشی به درخت راش گفته میشود

2- کوکو در تالشی به فاخته میگویند

از: رضا نعمتی کرفکوهی (خله لون)

کرج- چهاردهم مرداد یکهزاروسیصدونودوچهار