سرزمین نوروز

دراین تارنما،مجموعه اشعار تالشی و فارسی، مقاله ها و طنز نوشته ها، اثر رضا نعمتی کرفکوهی ارائه میگردد.

سرزمین نوروز

دراین تارنما،مجموعه اشعار تالشی و فارسی، مقاله ها و طنز نوشته ها، اثر رضا نعمتی کرفکوهی ارائه میگردد.

بررسی روش های مختلف نگارش تالشی (8)

http://s6.picofile.com/file/8251559476/%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86.jpg


بررسی روش های مختلف نگارش تالشی


(گفتار هشتم)


نگارنده: رضا نعمتی کرفکوهی ( aftavadima.blogsky.com )


واکه ی مختص تالشی (صوتی مابین فتحه و کسره)1


همانگونه که در قبلاً نیز به این موضوع اشاره گردید در زبان تالشی واکه یا صوتی مابین صدای کسره و فتحه وجود دارد که نگارنده نام این واکه را "سکون کُنشدار تالشی"  و علامت آنرا هشت کوچک «٨ »  بر روی حرف اول و میانی کلمه ها  و برای حرف آخر کلمه نشانه ی »  ـۀ » را تعیین نموده است. جزئیات نوشتاری این واکه در گفتارهای آینده به نظر علاقه مندان رسانده خواهد شد. واکه ی مختص تالشی 
«٨ »  در تمام 32 حرف صامت تالشی اثر صوت گذاری دارد و تلفظ میگردد. برای بررسی بیشتر این واکه؛

دو سبک نوشتاری متفاوت را در این گفتار به تحلیل می نشینیم.

سبک اول،سبکی ست که واکه ی مختص تالشی را به واج «ع » ختم میکند. مانند تع مع چع دع و اشتع. و سبک دوم روشی ست که صامت نویسی را در باره واجهای فوق ارائه می دهد مانند  تْ ، مْ ، چْ ، دْ  و « اِشتِ »

سبک نخست: استفاده ازحرف «ع »برای واجهای مورد اشاره زیر.

مؤسسه محترم تالش شناسی در صفحه 6 دانلود کتابچه الفبای تالشی ضمن رد نظریه استفاده از حرف «ع » برای واکه ی سکون سیّال و متحرک تالشی  «٨» که آن را (اِ ـِـ) کوتاه «ə» نامیده است در ادامه بحث کلمه ی « اِشتِ » می نویسد:

{بسیاری از واج ھا در آغاز کلمه ، به ویژه وقتی که به حرف بعدی متصل نیستند ، کاملا ساکن خوانده می شوند و حتی در آوا نگاری ھم می توان آنھا را در بسیاری از موارد بدون استفاده از واکه نوشت. مانند : ت / تو ، چ / چه چیز ، م / من فومناتی، د / دو ، که چند سالی ست گروهی این واج ها را با استفاده از « ع » می نویسند. مانند تع ، چع ، مع ، دع  که درست نیست. در اینجاست که نشانه ی سکون ، بعنوان زیر مجموعه از واکه ə  در کنار کسره کاربرد پیدا میکند و با استفاده از آن، واج های مذکور به صورت  تْ ، مْ ، چْ ، دْ  نوشته می شوند.مانند   تْ واتَ  (توگفتی ) -  مْ ھَردَ  (من خوردم.}

با توجه به متن بالا، مؤسسه ی محترم فقط استفاده از حرف «ع» را در واجهای فوق الذکر نادرست دانسته منتها دلیل نادرست بودنش را برای مخاطبان بیان نکرده است. ما با ورود به این مقال، موضوع نادرست بودن اینگونه نگارش را  موشکافانه مورد بررسی قرار می دهیم. تا زوایای پنهان غلط نگاری اش برای مخاطبان عزیز هویدا گردد.

از آنجا که مشخص است "ع " یک حرف صامت است و فاقد نشانه ی حرکت، یعنی صامتِ ساکن و بدون حرکت و میخواهد بایستد و اما با ایستادنش میخواهد حرف ماقبل خود که آنهم صامت است و ساکن، به حرکت در آورد و به سوی خود بکشد چگونه چنین امری امکان دارد؟. آیا "ع " که خود یک حرف صامت است و بی صدا و ساکن،چگونه میتواند حرف قبلی خود « ت ، م ، چ ، د » که ساکنند را به صدا در آورد؟ درحالی که خودش بی صداست!


براین اساس حتماً لازم است:

نویسنده ی کلمه های تع مع چع دع ، قبل از اینکه واج هایش را به "ع" ختم کند، باید تکلیف صدای واج ها را مشخص نماید که آیا صدای این واج ها فتحه است یا کسره و یا ضمه؟. پس اگر فتحه است خوانده میشوند : تَع مَع چَع دَع و اگر کسره است خوانده می شوند تِع مِع چِع دِع . اگر بخواهد ضمه باشد که اصلا نمی تواند ضمه باشد چون در زبان تالشی در حروفهای اصیل ضمه نداریم.

پس قاعدتاً بایستی سکون باشد که آنهم ما هیچ کلمه ای را نداریم که بتواند با سکون آغار بشود. نیز وقتی« ت م چ د» را به «ع» متصل می کنیم دیگر از شکل حرف بیرون آمده و تشکیل کلمه داده میشود و از سویی دیگر در آیین نگارش نمی تواند کلمه ای ابتداً با سکون شروع شده باشد.

باب دیگر سخن: حال اگر خواسته شود مع (من)  به حرف ربط "را " متصل گردد که بشود "م را" (مَرا) آن وقت باید ع حذف گردد در حالیکه ع همانطوری که قبلا اشاره شد یک حرف صامت است و همانند "های مخفی" و غیرملفوظ نیست که درمواقعی بتواند دوباره به کسره و فتحه اش باز گردد. وچون ع نمی تواند حذف شود نویسنده بایستی بر طبق قانون نگارش مرا را «معرا» ، ترا را «تعرا» ، چرا را "چعرا" و یا دم* را "دعم" بنویسد که مفهومی نخواهند داشت.

پس ما در کلمه ی " اشتۀ " (برای تو ) که به غلط " اشتع " نوشته شده است ، نمی توانیم  «ع» آخر کلمه را حذف نماییم و "اشترا" (برای خودش) بنویسیم، مجبور خواهیم بود " اشتعرا " بنویسیم که بی مفهوم خواهد بود یا برای همیشه به صورت جدا از هم  (اشتع را ) بنویسیم. که «ع» باعث مکث در وسط کلمه "اشترا" میگردد .پس تویی که میخواهی کلمه ی «اشترا» را  بنویسی با «ع» اشتع چه خواهی کرد؟ آیا حذفش خواهی کرد؟ برابر کدام قانون نگارش حذفش میکنی؟ 

بنابر این حروف « ت م چ د» که ساکن هستند نیاز به واکه ی محرک و صدا دار دارند تا به صوت درآیند نه به حرف "ع" که خود بی صداست. پس حال که مشخص گردید نشانه ی « ع » واکه نیست و یک حرف صامت است و ما در حروف فارسی این نشانه را بعنوان حرف صامت از قبل داشته ایم واگر بخواهیم مجددا یک نشانه ای عینا و عیضا با همان شکل قبلی اش داشته باشیم این امر معقولانه نخواهد بود. مگر آنکه آنرا با علامتی خاص مشخص نماییم، که این کار در مورد دو حرف « ل - و » توسط مؤسسه محترم تالش شناسی صورت گرفته است. 

از سویی دیگر ما در زبان تالشی برای کلمات اصیل، قطعاً حرف «ع» نداریم و این حرف فقط برای کلمات دخیل درزبان تالشی کاربرد پیدا می کند و به همین منظور حرف "ع" به همراه هشت حرف مختص الفبای عربی دیگر جزء لاینفک الفبای تالشی خواهند ماند.

فرض مثالی دیگر: در این فرض اگر ما «ع» را از صامتها جدا نماییم و آنرا واکه (صوت ) بحساب بیاوریم و حروف « ت م چ د» را با واکه ی فرضی «ع» بنویسیم، در آن صورت به آیین نگارش کُردی می رسیم  که در آن بجای واکه گذاری، واکه نویسی صورت گرفته است.

کاری که مؤسسه ی محترم تالش شناسی متأسفانه در باب واکه ی کسره انجام داده است و همانند آیین نگارش کردی واکه را بجای نشانه گذاری بر روی حروف،بعداز حرف قبلش نگاشته است.مثل واژه ی نِر (قوچ = جنس مخالف گوسفند ماده ) که به صورت «نئر» نوشته شده است که این کار غیر متعارف خواهد بود. مگر اینکه ماهم بیاییم مثل الفبای کردی سایر واکه ها را بجای نشانه گذاری، واکه نگاری کنیم که در آن صورت شکل نوشتاری تالشی ما همانند نگارش «کردی» خواهد شد که با استفاده از حروف فارسی-عربی،از قانون نوشتاری لاتین پیروی گردیده است.
دم = حالتی ایستادن و بی حرکت ماندن برای انسان و یا حیوان (دراصطلاح میگویند. «هنته دم دکردشه»)

در گفتار آینده سبک دوم اینگفتار که اختصاص به صامت نویسی دارد پی گیری خواهد شد.