نمی خواهی نگاهی
به کنج دلت بیاندازی؟!
نوروز می شود
********************
بجای سکه
در کوچه باغهای نوروز
وقتی پامچال
به پابوس نوروز رفت
بهار دست نوازش کشید
نسیم نوروزی شوق وزیدن گرفت
وقتی کاکل سبز بهار
اگر دیدی
پابرهنه راه می روم
بدان تاول زده است
پایم با کفش روزگار
*************************
نگاه قدیمانه تو
هنوز برایم تازگی دارد
درعصر خسته کننده
تکرارها
*************************
به نجات غریق نیازی نیست
اگر دیدی غرق میشوم
درگرداب نگاه تو
*************************
تو قایقران ماهری باش
من دلم دریاست
*************************
زندگی در عالمِ منِ ذهنی
همچون مردگی ست
درگورستان زندگی
*************************
هرتارموی گیسوانت
ریسمان دخیل من است
از کنج دلم
تا شفاخانه نگاهت
*************************
از آن روزی که
آوارعشقت برسرم خراب شد
دعا کردم
سربرتنم نباشد
*************************
هرچقدر
دلم تنگ باشد
تو یکی در آن جا می شوی
*************************
چه رابطه خویشاندی عجیبیست
بین ته جیب ها و کف دست ها
در عالم بینوایی
پریسکه واژه ای کهن و ایرانی ازفارسی میانه و به معنای جرقه کوچک آتش میباشد
بنیان شعر پریسکه توسط شاعر نو پرداز معاصر استاد علیرضا بهرهی صورت پذیرفت که در کمترین زمان، مقبول شعرا وادبای کشور واقع گردید.
درحال حاضر بیش ازچندهزارنفر در داخل وخارج ازکشور به سرایش پریسکه به زبانها ولهجه های مختلف مشغول بوده و بیش از ده انجمن ومحفل متمرکز پریسکه درسطح کشور ایجادشده است .
تعریف شعر پریسکه :
پریسکه گونه ی جدید شعر ایرانی است که براساس فرهنگ ایرانی اسلامی وبارویکرد مقابله باورود عرفانهای نوظهور وعرفانهای شرقی ایجادگردیده است.
پریسکه متشکل از 2 یا 3 یا 4 فصل (مصراع) بوده و شاعر می تواند درصورتی که تمامی ویژگیهای شعر پریسکه را رعایت نماید دریک فصل هم شعربگوید.
پریسکه می تواند سپید و نیمایی یا موزون ومقفی باشد به شرط آن که تساوی عروضی درفصل ها اعمال نشود.
معرفی شعر پریسکه در یکی دیگر از نشریات استان گیلان
هفته نامه شریف، در شماره 45 تیرماه جاری در صفحه ادبیات خود برای اولین بار بصورت اجمالی به معرفی شعر پریسکه پرداخته است.
آدرس دانلود نشریه شریف /www.haftehnamesharif.blogfa.com/
برگردان به فارسی پریسکه اول:
اگر دیدی پابرهنه راه می روم
بدان تاول می زند پایم
با کفش زمانه
برگردان به فارسی پریسکه دوم:
من تالش ام
حاجی فیروز نمیشناسم
تا نشنوم آوای فاخته را
باورم نمیشود بهار است
شعر پریسکه،شعر امروز (1)
انجمن ادبی پریسکه سرایان ایران - تهران بهار 1394
پریسکه واژه ای کهن و ایرانی ازفارسی میانه و به معنای جرقه کوچک آتش میباشد
بنیان شعر پریسکه توسط شاعر نو پرداز معاصر استاد علیرضا بهرهی صورت پذیرفت که در کمترین زمان، مقبول شعرا وادبای کشور واقع گردید.
درحال حاضر بیش ازچندهزارنفر در داخل وخارج ازکشور به سرایش پریسکه به زبانها ولهجه های مختلف مشغول بوده و بیش از ده انجمن ومحفل متمرکز پریسکه درسطح کشور ایجادشده است .
تعریف شعر پریسکه :
پریسکه گونه ی جدید شعر ایرانی است که براساس فرهنگ ایرانی اسلامی وبارویکرد مقابله باورود عرفانهای نوظهور وعرفانهای شرقی ایجادگردیده است.
پریسکه متشکل از 2 یا 3 یا 4 فصل (مصراع) بوده و شاعر می تواند درصورتی که تمامی ویژگیهای شعر پریسکه را رعایت نماید دریک فصل هم شعربگوید.
پریسکه می تواند سپید و نیمایی یا موزون ومقفی باشد به شرط آن که تساوی عروضی درفصل ها اعمال نشود.
سراینده : رضا نعمتی کرفکوهی
-------------------------------------
شیارهای چروک صورتم
سند جانبازی من است
در شبیخون روزگار
*************************
اگر دیدی پابرهنه راه می روم
بدان تاول می زند پایم
با کفش روزگار
*************************
نگاه قدیمانه تو
هنوز برایم تازگی دارد
درعصر خسته کننده
تکرارها
*************************
به نجات غریق نیازی نیست
اگر دیدی غرق میشوم
درگرداب نگاه تو
*************************
لمیده ام در سایه سار مژگان تو
ازبیم سوز آفتاب نگاهت
نکند باز مژه برهم بزنی
جمعی از شعرای انجمن ادبی بریسکه سرایان ایران
نفراول از راست،استاد علیرضا بهرهی بنیانگذار شعر پریسکه،نفر دوم خانم زهرا نادری و نفر سوم خانم هانیه حسن زاده فومنی.وتنی چند از شعرای پریسکه سرا ی دیگر. تهران بهار 1394
ازجنوب دلم
تا شمال گیسوانت
راهی نیست
جز چند بوسه اشتیاق
*************************
تو
قایقران ماهری باش
من
دلم دریاست
*************************
زندگی در عالمِ منِ ذهنی
همچون مردگی ست
درگورستان زندگی
*************************
هرتارموی گیسوانت
ریسمان دخیل من است
از کنج دلم
تا شفاخانه نگاهت
*************************
ازآن روزی که
آوارعشقت برسرم خراب شد
دعا کردم
سربرتنم نباشد
*************************
به امید شانه به شانه
راه رفتن باتو
سالها
پابه پای تو دویدم
*************************
چشمانت آئینه ی تمام نماست
دلهره ای نیست
درهنگام رانندگی
به آن خیره شدن
از راست:علیرضا خسروی شاعر پریسکه سرای شیراز- هانیه حسن زاده فومنی مدیر انجمن پریسکه سرایان گیلان- رضا نعمتی کرفکوهی
انتقام بهار را
از خزان عمرم
خواهد گرفت
نگاه سبز تو
*************************
هرچقدر
دلم تنگ باشه
برای تو یکی
جامیشه
*************************
چه رابطه خویشاندی عجیبیست
بین ته جیب ها و کف دست ها
در عالم بینوایی
*************************
هرچه
روی تو حساب کرده بودم
به هم ریخت
وقتی که رویت را برگرداندی
*************************
خروار خروار
خودم را در تو درو کردم
پس از آنکه
قطره قطره بر من باریدی
*************************
به تنها درخت غریب گفتم
باز اگر جنگل شوی
من گوشه اخم سایه ات را
به تمام لبخند خورشید نخواهم فروخت
*************************
کرج- زمستان 1393- نعمتی کرفکوهی
انجمن ادبی پریسکه سرایان گیلان
و معرفی شعر پریسکه
در این پست نظر بر این است تا دوستان با یک انجمن ادبی وفرهنگی آشنا شوند. انجمن پریسکه سرایان گیلان.
این انجمن فارغ از گرایشات زبانی، کانونی است برای نشر پریسکه های شاعران پریسکه سرا، با هرزبانی اعم ازفارسی، گیلکی، تالشی، تاتی، آذری وغیره.
شعر پریسکه ( شعر امروز):
پریسکه واژه ای کهن و ایرانی ازفارسی میانه و به معنای جرقه کوچک آتش (که به تالشی" ازگر" ) گفته میشود میباشد .
بنیان شعر پریسکه توسط شاعر نو پرداز معاصر استاد علیرضا بهرهی صورت پذیرفت که در کمترین زمان، مقبول شعرا وادبای کشور واقع گردید.
درحال حاضر بیش ازچندهزارنفر در داخل وخارج ازکشور به سرایش پریسکه به زبانها ولهجه های مختلف مشغول بوده و بیش از ده انجمن ومحفل متمرکز پریسکه درسطح کشور ایجادشده است .
تعریف شعر پریسکه :
پریسکه گونه ی جدید شعر ایرانی است که براساس فرهنگ ایرانی اسلامی وبارویکرد مقابله باورود عرفانهای نوظهور وعرفانهای شرقی ایجادگردیده است.
پریسکه متشکل از 2 یا 3 یا 4 فصل (مصراع) بوده و شاعر می تواند درصورتی که تمامی ویژگیهای شعر پریسکه را رعایت نماید دریک فصل هم شعربگوید.
پریسکه می تواند سپید و نیمایی یا موزون ومقفی باشد به شرط آن که تساوی عروضی درفصل ها اعمال نشود
خانم هانیه حسن زاده فومنی مدیر انجمن پریسکه سرایان گیلان
شعر پریسکه درمورخه 91/8/8 به شماره ثبت ۵۸۷۱ توسط وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی ثبت گردید.
شایان ذکر است از چندی پیش در سطح گیلان عزیز ما، درگاهی اینترنتی با مدیریت شاعر و فرهنگی فرهیخته خانم هانیه حسن زاده فومنی، درجهت گسترش شعرپریسکه دراستان فرهیخته وادب آشنای گیلان که مهد شعر وادب می باشد وبراساس قوانین جاریه جمهوری اسلامی وباحمایت انجمن پریسکه سرایان ایران ایجادگردیده است که به آدرس اینترنتی زیر میباشد Gilanperiskeh.mihanblog.com
وبلاگ خله لون از کلیه دوستان شاعر تالش زبان دعوت بعمل می آورد ،پریسکه های زیبای خودشان که نشأت گرفته از فرهنگ ، آئین و رسوم قومی وملی و مذهبی ،چه به زبان فارسی چه به زبان تالشی به انجمن پریسکه سرایان گیلان به آدرس فوق الذکر ارجاع نمایند.
خودم در کنار جرقه های آتش
شعرپریسکه همچون جرقه کوچک آتش ( ازگر )
نمونه پریسکه های سروده شده توسط اینجانب.
------------------------------------------------------------
شیارهای چروک صورتم
سند جانبازی من است
در شبیخون روزگار
----------------------------------
اگر دیدی پابرهنه راه می روم
بدان تاول می زند پایم
با کفش روزگار
----------------------------------
نگاه قدیمانه تو
هنوز برایم تازگی دارد
درعصر خسته کننده
تکرارها
----------------------------------
به نجات غریق نیازی نیست
اگر دیدی غرق میشوم
درگرداب نگاه تو
----------------------------------
لمیده ام در سایه سار مژگان تو
ازبیم سوز آفتاب نگاهت
نکند باز مژه برهم بزنی
---------------------------------
ازجنوب دلم
تا شمال گیسوانت
راهی نیست
جز چند بوسه اشتیاق
----------------------------------
تو
قایقران ماهری باش
من
دلم دریاست
------------------------------------
زندگی در عالمِ منِ ذهنی
همچون مردگی ست
درگورستان زندگی
-------------------------------------
هرتارموی گیسوانت
ریسمان دخیل من است
از کنج دلم
تا شفاخانه نگاهت
-------------------------------------
ازآن روزی که
آوارعشقت برسرم خراب شد
دعا کردم
سربرتنم نباشد
-------------------------------------
به امید شانه به شانه
راه رفتن باتو
سالها
پابه پای تو دویدم
--------------------------------------
چشمانت آئینه ی تمام نماست
دلهره ای نیست
درهنگام رانندگی
به آن خیره شدن
--------------------------------------
انتقام بهار را
از خزان عمرم
خواهد گرفت
نگاه سبز تو
--------------------------------------
هرچقدر
دلم تنگ باشه
برای تو یکی
جامیشه
---------------------------------------
چه رابطه خویشاندی عجیبیست
بین ته جیب ها و کف دست ها
در عالم بینوایی
-----------------------------------------
هرچه
روی تو حساب کرده بودم
به هم ریخت
وقتی که رویت را برگرداندی
------------------------------------------
خروار خروار
خودم را در تو درو کردم
پس از آنکه
قطره قطره بر من باریدی
-----------------------------------------
به تنها درخت غریب گفتم
باز آگر جنگل شوی
من گوشه اخم سایه ات را
به تمام لبخند خورشید نخواهم فروخت
---------------------------------------
چند پریسکه تالشی :
اگه ویندیره پابرنه گردم
بوزون چمه پا تلس کرده
زمونه چموشینه!
---------------------------------------
کامندیشا رو
هنته ته را دخوندمه
چمه لوکی پوست آدوئه
دوکتور پوستی راه کنته یه؟!
--------------------------------------
اگه بوزونیم
زمین چمه جانی گوشتی هری
هرگز نپریم زمینی سری
مغرورینه!
--------------------------------------
چمه دیلی تله
شیمه خبر آگرم
ویندمه وشته
بما ته ها دریشه
---------------------------------------
خراوه بوبو ولتی که
چه مخلوقن بسم الله نه
شیطونی را رأی دن
----------------------------------------
وختی وینم اشته پشت پکری
اگه دیر آگردی
چاره نیه
چمه تلس کرده چمون را!
---------------------------------------
چمه دیل
هر چقد تنگ بوبو
هنی ته را
جا بو! بو!