20 پریسکه رضانعمتی کرفکوهی (3)
(تحت نظر کارشناسی بانوی شعر پریسکه ایران، آذر عاصمی )
(( قسمت سوم ))
********************
روی خاک خالی کرد
عقده های دل ما را
ابری که در باریدنش
مارا یاری نکرد
********************
با یک کویر تنهایی
به انتظارت نشسته ام
یعنی می شود روزی
باز برمن بروئی؟
********************
فیوز دلم پرید
تا مژه برهم زدی
قطع و وصل شد
برق نگاهت
*****************
دست به عصا شدم
از روزی که
راست راست بامن قدم نزد
سایه ام
****************
غنی شدم
وقتی
از رویم برداشتی
تحریم نگاهت را
******************
تا رسید بر سرم
خورشید نگاه تو
زیر پا گذاشتم
سایه ام را
*******************
خواستم با تو آغاز کنم
تو سوت پایان را زدی
*******************
از هیاهوی درونم
دیگر نیازی نیست
حواسم را پرت کنم
وقتی به خلوتگه دل تو می رسم
**********************
سلام بر برادرخوبم
مرگ عزیزت تسلیت باد ..
رحش شاد ...
سلام سپاس