سرزمین نوروز

دراین تارنما،مجموعه اشعار تالشی و فارسی، مقاله ها و طنز نوشته ها، اثر رضا نعمتی کرفکوهی ارائه میگردد.

سرزمین نوروز

دراین تارنما،مجموعه اشعار تالشی و فارسی، مقاله ها و طنز نوشته ها، اثر رضا نعمتی کرفکوهی ارائه میگردد.

تالشی را چگونه بنویسیم؟ (1)

http://s1.picofile.com/file/8260364634/%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3.jpg


تالشی را چگونه بنویسیم؟

قسمت اول

نگارنده: رضا نعمتی کرفکوهی (aftavadima.blogsky.com)

بنام خداوند سخن در زبان آفرین

با سلام و درود به دوستان و بازدیدکنندگان عزیز. به توفیق الهی بنابراین است بعد از بررسی ها و تحلیلهایی که در گفتارهای پیشین از نحوه و چگونگی نگارش تالشی بعمل آمد واز نظر شریفتان گذشت به نظر می رسد نگارش تالشی که تاکنون به شیوه های مختلفی صورت میگرفت دارد به نقطه های اشتراک خودش در میان تالشی نویسان نزدیکتر میگردد. و این جای خوشبختی است. هرچند زبان تالشی در این چند دهه بیشتر در بعد گفتاری و موسیقیایی،خودش را مطرح کرده تا بُعد نوشتاری، اما بودند و هستند شعراء و نویسندگانی که تاکنون آنچه سروده و نوشته اند بدلیل نبود رسم الخطی واحد و فراگیر، فقط خودشان خواننده ی نوشته های خودشان بوده اند تا دیگران، زیرا برطبق سلیقه و رأی خودشان واژه ها و جملات تالشی را نوشته و می نویسند. از سویی دیگر کسانی هم آئین نگارش مد نظر خود ارائه داده و حتی بعضاً شدیداً بر روی آن پافشاری می نمایند که آنچه ارائه شده بدون هیچگونه چون و چرایی بایستی بدان صورت نوشته شود و هیچ راه و روش دیگری را بر نمی تابند. اما در این میان هستند افرادی که برای نگارش زبان تالشی آراء و نظراتشان را به صورت "پیشنهادی" ارائه داده اند و در صورت قبول و یا رد آن قصدشان زمین و زمان را بهم ریختن نبوده و نیست که بنده ی حقیر نیز در زمره ی این افراد بوده و هستم و روش و نحوه ی نگارش زبان تالشی خود را صرفا به عنوان پیشنهاد ارائه می دهم اما خود به نظری که به آن رسیده ام باور دارم و همینگونه خواهم نوشت. شاید خود بنده نیز زمانی اینگونه نوشتن را در تصور نداشته ام و به گونه ای دیگر می نوشته ام .به هرحال بنده  دست و روی همه ی پیشنهاد دهندگان شریف و بی ادعای آئین نگارش تالشی را می فشارم و می بوسم و در مقابلشان سر تعظیم فرود می آورم.

شرح قسمت اول :

نگارش زبان تالشی را می توان با استفاده از تمام 32 حرف صامت الفبای فارسی + همزه +  ل مختص تالشی + 8 واکه یا "صوت" که دو صوت آن مختص زبان تالشی می باشد به همراه سایر علاماتی که در نوشتار فارسی کاربرد دارند نوشت.

الفبای فارسی - تالشی:


الف ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی - http://s1.picofile.com/file/8260418184/%D9%84.jpg http://s2.picofile.com/file/8260420668/%D9%88.jpg

همخوانهایی که با رنگ قرمز مشخص گردیده از حروف مختص ادبیات عربی می باشند. صوت این حروف در زبان تالشی کاربرد ندارد. اما برای نگارش واژگان دخیل در زبان تالشی بایستی از آنها استفاده گردد.


واکه ها یا اصوات :

واکه هایی که در نوشتار تالشی کاربرد دارند به دو دسته تقسیم می گردند.


الف : واکه های کوتاه

1 -  اَ   ــَـ  =  a - این واکه فتحه یا زبر نام دارد از پرکاربرد ترین واکه در زبان تالشی است و تقریبا جای واکه کسره را پر نموده است


2 -  اِ   ـِـ  =   e -  این واکه کسره یا زیر نام دارد. این صوت معمولا در ابتدای کلمات تالشی به ندرت شنیده میشود و جایش را به اِ کشیده " ایی " داده است. اما در میانه و اواخر بعضی کلمات تالشی غالباً اسم مصدری تلفظ دارد. در کلماتی همچون:

لِدو، (قهرمان داستان معروف تالشی) نِبو ، (نمی شود) نِشام، (نمی توانم)تِشیر، (تشنه) وِشیر ،(گرسنه)  پِشت ، (پشت) چِم ، (چشم)  چِمَه، (چشمه) نِشیرَه؟ ،(نرفتی)  لِلٛشک ،(نام گیاه خوراک دام ) پِکَش ،(بکش بالا) پِشٛۀ ،(برو بالا) پِسا (بهم زدن)، پِرا ،(بیا بالا) بِری ،(بیا )، لِلِکی ، (نام درختی جنگلی)  گِرَک ،( گیره ) گِرٛۀ ،(می گیرد) دِلَه ،(سگ ماده) نِر ،( نَر -میش) نِرَه ،(مشک کره گیری) خٛلِه ،(آوایی تالشی)  گاگٛرِه ، (صدای گاو)  پِخَرپِخَرِه (نوعی بازی تالشی)  دِه دِه ،( مادر )  آبَردِه ،(قاپیدن) ، یِن = ژِن ( زن)  مِرد = مِردَک ،(مرد)  دَنٛشتِه ، ( فراری دادن) دوئِه ،(دادن) ، نوئِه ،(گذاشتن)


3 -  اُ   ــُـ  =  o -
این واکه ضمه یا پیش نام دارد در کلمات تالشی به هیچ وجه دارای صوت نمی باشد. جایش را به "او" کشیده داده است اما در کلمات دخیل، کاربردش صرفا نگارشی می باشد و تلفظ ندارد.


4 -   « ٨ »    ə - سکون کنشی تالشی (واکه ای مابین فتحه و کسره) اولین واکه ی مختص زبان تالشی محسوب میگردد. در زبان تالشی بیشترین کاربرد تلفظی را بعد از فتحه دارا می باشد، بسیاری از کلمات فارسی که با تالشی هم واژه هستند در تلفظ آنها به زبان تالشی از این واکه استفاده می گردد.  فونت بین المللی این واکه، شوا  (ə) می باشد که توسط مؤسسه محترم تالش شناسی به درستی درنظر گرفته شده است. کلماتی از قبیل:

تٛـۀ = تو . مٛـۀ = من . چٛـۀ = چی ، چه چیز . اٛشتٛـۀ = مال تو. تٛـرا = برای تو . مٛـرا = برای من . چٛـرا = برای چه . گٛـلٛـف = با فاصله . خٛـلِه= آوای رسای تالشی برای خواندن همدیگر. مٛـلَّه=گردن. و.....

 

ب : واکه های بلند

5 -  آ  -  ا    ء       ă  -   در کلماتی چون، آش - آهین-آرزو -خلا (لباس) واز ( پرش) نِوا (نمی گوید)


6-  ای -  ایـ   ی  i - در کلماتی چون، ایشته (پاشدن)- ایسپی (سفید) - شیره (رفتی)- زیر (دیروز)


7 -  او  - و         u  - در کلماتی چون،اوشان (امشب) - اوری (امروز) - کَئو (کبود- آبی) سوء (بوته ی گلپر)


8 -  اوی -   ۊ     Ü -این واکه دومین واکه ی مختص زبان تالشی است و در کلمات تالشی مانند، دۊ (دود) -دۊم (دُم) تۊل (ناصاف-غیرشفاف)،معمولا به آب گل آلود گفته میشود. کاربرد دارد


لازم به ذکر است که این واکه ( ۊ ) بهمراه ل تالشی دارای آوای سرتاسری در منطقه تالش نمی باشند. زیرا مردمانی درسایر مناطق تالش نشین زندگی می کنند که این واکه را با صدای اوی کشیده و ل را با صوت معمولی اش بیان میدارند.

سایر علامات که همانند نگارش فارسی، در نگارش تالشی می توانند کاربرد داشته باشند عبارتند از :

علامت تشدید:                       (  ّ )

علامت تنوین :                        ( اً )

واو معدوله :                           (وا )

کمانک ها: (( )، [ ]، { }، < >)
دونقطه: ( : )
درنگ: ( , )
خط فاصله: ( ، ، ، )
سه نقطه: ( , ... )
علامت تعجب: ( ! )
نقطه: ( . )
گیومه: ( « » )
خط فاصله: ( -, )
علامت سؤال: ( ? )
علامت نقل‌قول: ( ‘ ’, “ ” )
نقطه ویرگول: ( ; )
خط مورب: ( )

نتیجه و  جمع بندی نهایی در مورد حروف صامت و اصوات تالشی اینکه تعداد حروف صامت همان سی ودو حرف فارسی + همزه و تعداد واکه ها هشت صوت که ازاین هشت صوت، تعداد شش صوت از الفبای فارسی و تعداد دو صوت مخصوص زبان تالشی می باشد. بنابراین واکه های تالشی برای تالشی نویسی جمعا هشت واکه خواهند بود که در شرح فوق آمده است. ضمنا در مناطقی که حرف لام  ل  با صوت خاصی تلفظ میگردد بایستی از لام دونقطه دار در نوشتارشان استفاده نمایند.

ادامه آیین نگارش تالشی در گفتار دوم.

نظرات 4 + ارسال نظر
فروزنده چهارشنبه 30 تیر 1395 ساعت 03:42 ق.ظ http://forouzesh.mihanblog.com/

سلام برادر خوب خطه ی سرسبز شمالم
سحرتون بخیر و خوشی ....
احسنت به این پشتکار و عشق در زبانشناسی

درود بر استاد ارجمند

از اینکه به وب اینجانب عنایت داشته و در مورد شعر چرخ

فلک ابراز نظر فرموده اید بسیار سپاسگزارم اما به عرض

عالی برسانم بنده اگر چه در زمینه شعر کلاسیک فعالیت

دارم اما چندان در قید و بند قوانین پیچیده ادبیات عرب که

به گونه ای به ادبیات عمیق پارسی تحمیل شده است

نیستم چرا که معتقدم (سخن کز دل بر آید لاجرم بر دل

نشیند) و همیشه این گفته حضرت مولانا را در مد نظر دارم

که فرمود مفتعلن - مفتعلن کشت مرا. شما می دانید که

ایرانیان باستان اشعار بدون ردیف و قافیه می سروده اند و

در همان زمان اعراب اشعاری با ردیف و قافیه ولی به قول

بسیاری از اساتید جالب این است که اشعار ایرانیان زیباتر و

دلنشین تر از اعراب بوده بنابر این بطور کامل در بند قوانین

دست و پا گیر اعراب نبودن چندان مهم نیست از اینکه

سخن به درازا کشید معذرت می خواهم.

سر افراز باشید - بدرود

با سلام و درود به فرهیخته شاعر توانا و ممنون از تشریف فرمایی شما.
خیلی خوش آمدیدولی چرا بنده ی بیسواد را استاد خطاب نموده اید؟!
در ادامه مطلب گرانسنگ جنابعالی بایستی عرضه بدارم که متاسفانه ما هیچ سروده ای به گونه ی ادبیات عمیق پارسی در دست نداریم.
تا قبل از ورود اسلام ظاهراً خط نوشتاری ایرانیان میخی بوده و ما اشعاری از شعرای قبل از اسلام ایرانیان به صورت مکتوب در دست نداریم.
به نظرمی آید ظهور فردوسی بزرگ نیز به برکت خط فارسی -عربی بوده است.
اما این به معنای نادیده انگاردن فرهنگ و تمدن دوران قبل از اسلام ایرانیان تلقی نمی گردد.
زیرا همه بزرگان فرهنگ و ادب در دوران بعد از اسلام نیز ایرانی بوده اند و این نشان دهنده فرهنگ عمیقی است که از دیر باز در عمق جان ایرانیان نهفته بوده که جنابعالی به خوبی به آن اشاره نموده اید.
این است که مابایستی بدون شک به ایرانیت و ایرانی بودن خود افتخار نماییم.
گرچه ایرانیان توانسته بودند بعد از مقطعی از حاکمیت اعراب بر سرزمین ایران، حاکمیت اعراب را براین سرزمین خاتمه بدهند اما خط عربی - فارسی همچنان بعنوان رسم الخط واحد ایرانی برجای ماند و ما با همین رسم الخط است که صاحب فردوسی ها و سعدی ها و حافظ ها و مولوی ها شده ایم. بنابراین بایستی به این باور رسیده باشیم که ادبیات فارسی ما گرچه تاسی برداراز ادبیات عربی شد اما عربها هم بی تاثیر از فرهنگ و ادب ایرانی ما نبوده اند. ما گرچه در واژه های ما لغات عربی کم نیستند اما این به مفهوم عربی گفتن و عربی سرودن زبان فارسی نیست و نبوده و نخواهد شد. اینها برحکم مصالح ساختمانی اند که مهندسی بنای ساختمان با ایرانیان بوده است.یعنی ما اگر اشعار فارسی حافظ را برای یک عرب زبانی که اصلا فارسی بلد نیست بخوانیم او هرگز نخواهد شعر حافظ را فهمید با وجودی که هم لغات عربی در غزلیات حافظ فراوان دیده میشود و هم بقول مولانا مفتعلن مفتعلن! را رعایت نموده است.
اما دگرگونی زبان فارسی فقط به تحولات بعداز اسلام مربوط نمی شود پیش از آن نیز از فارسی باستان به فارسی پهلوی یا اوستایی تغییر پیدا کرده بوده است.
اشعار نوین ایرانی هم در صده اخیر به ظهور پیوسته اما همچنان اشعار به سبک سنتی از ارزش و اقبال بیشتری برخوردارمانده است.
خودم چند قطعه به زبان فارسی سروده بودم که دوست ادبیاتی بنده که فراوان دانش ادبیات فارسی شان بالاست و مرا بخاطر همین رعایت نکردن مفتعلن،مفتعلن و از این قبیل چیزها!! از سرودن به زبان فارسی منع نمود. اشعار شما کاملا بر روال و سبک درست سروده شده و حتی کوچکترین اشکال ادبی در آن دیده نمی شود. تا درودی دیگر شاد زی مهر افزون عزت زیاد خدا نگهدارتان

جهان پاک چهارشنبه 30 تیر 1395 ساعت 10:16 ب.ظ http://aenezendegi.persianblog.ir

سلام
سپاس از حضور شما
موضوع وبلاگتون بسیار جالب و تحسین بر انگیز است. امیدوارم که پاینده و پیروز باشید.

سلام / خوش آمدی

معصومه پنج‌شنبه 31 تیر 1395 ساعت 07:45 ب.ظ http://gile-zakon.blogfa.com/

سلام . ممنون که به امی وبلاگ سر بزئید.

سلام گیل دختر.خیلی خوش بومائیدی.
از نی ترا سغَ جان و دیلخشی ناجهَ دارم ( ترجمه از تالشی به فارسی : منهم برایتان سلامتی و دلخوشی آرزومندم)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد