سرزمین نوروز

دراین تارنما،مجموعه اشعار تالشی و فارسی، مقاله ها و طنز نوشته ها، اثر رضا نعمتی کرفکوهی ارائه میگردد.

سرزمین نوروز

دراین تارنما،مجموعه اشعار تالشی و فارسی، مقاله ها و طنز نوشته ها، اثر رضا نعمتی کرفکوهی ارائه میگردد.

واژه ی گیلان در فرهنگ تالش ها

http://s3.picofile.com/file/8187947384/%DA%AF%DB%8C%D9%84%D9%88%D9%86.jpg

واژه گیلان در فرهنگ تالش ها

نویسنده: رضا نعمتی کرفکوهی

پیش از این نگاهی به وجه تسمیه گیلان در وبسایت dir.wikipg.com/wiki می اندازیم:   

گیلان در اوستا با نام «وارِنا» معرفی شده است و یونانیان این سرزمین را با نام یکی از اقوام بومی ایران پیش از آمدن آریایی‌ها یعنی کادوسیان (1) می‌نامیدند.

گیلان قسمتى از کرانه‌های جنوب غربى و غرب دریاى خزر است که از گذشته دور تا چند قرن پیش به دو بخش تقسیم می‌شد. بخش غربى؛ سمت راست سفیدرود را «بیه پس» و بخش شرقى؛ یعنى سمت چپ سفیدرود را «بیه پیش» می‌گفتند.

بیه در زبان محلى به معناى رود یا ساحل است. بدین ترتیب بیه پس به سرزمینى اطلاق میشد که عقب سفیدرود قرار داشت و بیه پیش به سرزمینى اطلاق میشد که جلوی سفیدرود قرار داشت.

بنا به گفته عبدالرزاق سمرقندى مؤلف کتاب مطلع السعدین و مجمع البحرین (قرن نهم هجرى)، دو بخش گیلان داراى دو تخت‌گاه بوده است که تخت‌گاه بیه پس شهر فومن و تخت‌گاه بیه پیش شهر لاهیجان بوده است.

برخى از محققان در اطلاق نام گیلان بر این سرزمین معتقدند که این سرزمین محل سکونت قومى به نام «گلاى» بوده است که بعدها به صورت گیل درآمده و «ان» پسوند مکان به آن اضافه شده و نام گیلان به خود گرفته است بنابراین گیلان کلمه‌ای مرکب از «گیل» و «ان» به معناى مکان گیل‌ها می‌باشد.

گروهى دیگر از محققان نام گیلان را مأخوذ از کلمه «گِل» می‌دانند زیرا در اثر بارش مداوم باران، زمین‌هاى آن غالباً باتلاقى و گل‌آلود است.

الکساندر خودزکو در این باره آورده است: «نام این ایالت که ساکنانش گاهى آن را گیل و زمانى گیلان و گاهى گیلانات می‌نامند، در واقع معرِّف سرزمینى باتلاقى است.

در واقع زمین این بخش از کرانه‌های دریاى خزر، از سایر نواحى پست‌تر است و تعداد بیشمارى از رودهاى سیلابى که از شکاف کوه‌های خزر سرچشمه می‌گیرند.

این سرزمین را که شیب ناچیز آن مانع از تخلیه سریع آب است، مشروب ساخته و فضاى آن را مدام از رطوبت آکنده می‌دارند».

برخى از تاریخ‌‌نگاران پیشین مانند مؤلف کتاب بستان السیاحه، گیلان را مأخوذ از نام جیل بن ماسل از فرزندان حضرت نوح می‌دانند که این سرزمین را بنا نموده است.

برخى نیز مانند لسترنج در کتاب سرزمین‌های خلافت شرقى درباره نامگذارى این سرزمین به نام جیلان آورده است: «زمین‌های رسوبى دلتا را جغرافى‌نویسان عرب به طور خاص جیل یا جیلان می‌گفتند و وقتى می‌خواستند تمام ایالت گیلان را اراده کنند، آن را به صورت جمع یعنى جیلانات (گیلانات) می‌نامیدند.»

منطقه گیلان تا قبل از اسلام به نام دیلم و دیلمان مشهور بود و تا قرن چهارم یعنى همزمان با اوجگیرى قدرت آل ‏بویه، تمام منطقه گیلان و ولایات کوهستانى شرق گیلان در امتداد دریاى خزر یعنى طبرستان (مازندران)، جرجان (گرگان) و قومس (سمنان)، جزو ایالت دیلم بود و مجموع این مناطق را دیلمان می‌نامیدند.

ولى بعدها این نواحى از هم تفکیک شده و رفته رفته اسم دیلم نیز از زبان‌ها افتاد و نام زمین‌های دلتاى سفیدرود یعنی «جیلان» بر تمام ناحیه مجاور اطلاق گردید. 

امروزه از دیلم بزرگ تنها بخش دیلمان از شهرستان سیاهکل بر جاى مانده است.

گیلان در دوران هجوم اعراب، «دارالمرز» نامیده می‌شد و این وجه تسمیه شاید به این خاطر باشد که حدود متصرفات مسلمین در این نقطه به پایان می‌رسید.

********************************************

مطلب نگارنده : با توجه به مطالب فوق، نگاه تالش ها به واژه گیلان به نظر الکساندر خودزکو برمی گردد.

http://s6.picofile.com/file/8187956300/%D8%AA%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%87_%D8%AE%D9%84%D8%A7.jpg

نمایی از لباس سنتی زنان تالش

ازآنجا که قوم تالش در گذشته ای دور دامداری (چه از نوع گاوداری و چه گوسفنداری) را بعنوان اساسی ترین شغل زنذگی اش برگزیده بود بنابراین قومی بوده دوجانشین.

این دوجانشینی قوم تالش را به قومی عشایری تبدیل میکرد .

کوچ یا بقول تالشها "کوچاکوچ" کاری بوده که تالشان درابتدای شروع فصل گرما به نقاط مرتفع  برای نگهداری احشام خود و نیز دورنگهداشتن خود از مناطق رطوبت خیزی که در فصل گرما از بلایای طبیعی مصون نبود انجام می دادند.

نقاط مرتفعی که تالشان و احشامشان را از گزش حشرات و هم ازامراض دیگر محیطی محافظت میکرد و دارای آب وهوایی خنک در فصل گرما بود در زبان تالشی " گریَه یا گیریَه " ( ییلاق ) نامیده میشود.

درمقابل این نام ،تالشان دامدار شش ماهه دوم سال را در مناطق دشتی و جلگه ای که منطقه ای مناسب برای کارکشاورزی شالیکاری بود  بسر می بردند که در اصطلاح زبان تالشی این مناطق " گیلون " یا همان "گیلان" نامیده میشود.

البته اینگونه نبود که تالشها کل زندگی قشلاقی یا "گیلونی" خودشان را جمع کنند و گیلان را به طوری کلی تخلیه نمایند، بلکه  بین افراد خانواده تقسیم کار نموده و تعدادی از بستگان در هنگام کوچ کردن یا به اصطلاح تالشها "کوچاکوچ" در خانه های جلگه ای یا گیلانی خودشان برای کشت وکار در مزارع وسایر کارهای جنبی باقی می ماندند.

گروهی از دامداران ( گاوداران) حتی بعد از اتمام کشت وکار مزارع برنجکاریشان، اقدام به کوچ کردن به نقاط ییلاقی ( گیریَه ) می نمودند. 


http://s6.picofile.com/file/8187956568/%DA%AF%DB%8C%D9%84%DA%A9%D9%87_%D8%AE%D9%84%D8%A7.jpg

نمایی از لباس سنتی زنان گیلک

بنابراین اصطلاح گیلان یا گیلون در فرهنگ تالشها ، منطقه ای نیست که صرفا مردم "گیلک زبان" درآن زندگی میکنند، بلکه گیلان یا گیلون منطقه ای بر خلاف منطقه مرتفع کوهستانی ( ییلاق یا گیریَه ) که منطقه ای فاقد رطوبت و خشک می باشد،گفته میشود.

از دید تالشها ،گیلان یا گیلون منطقه ی جلگه ای میباشد که دارای زمینی گل ولای و باتلاقی که در آن  کشت برنج صورت میگیرد.

تالشها گِل را "گیل" تلفظ میکنند. در فرهنگ تالشان  به مردمان زارع " گیلَه مِرد" نیز گفته میشود. گیله مرد  کسی نیست که فقط زبانش گیلکی باشد، بلکه در ادبیات تالشی به تالش زبانان کشاورز و جلگه نشین هم " گیلَه مِرد " گفته میشود.

در گویش مردمان شرق گیلان هم مثل تالشها، گیلان " گیلون " تلفظ میگردد. مثل "گیلونه لاکو" دختر گیلونی یا گیلانی.

بنابراین میتوان نتیجه گرفت که نام استان گیلان بر گرفته از سرزمینی است که دارای گل و باتلاق بوده ونه به دلیل زبان گیلکی بخش بزرگی ازمردمانش.

* امروز مازندرانی ها هم نام زبانشان را گیلکی می نامند ولی نام استانشان گیلان نیست.

* در استان گیلان در حال حاضر مردمانی با زبان گیلکی و تالشی و ترکی و تاتی و کردی زندگی میکنند.

* کردها با جمعیتی قلیل در حوالی کوههای دیلمان در مجاورت رودسر زندگی میکنند که در گذشته ی دور به صورت تبعیدی وارد استان گیلان شده اند.

* اکثریت مردم تات زبان در استانهای زنجان و اردبیل زندگی میکنند ودر استان گیلان به صورت پراکنده در مناطق روستای حاشیه گیلان هنوز خانوارهایی از آنان باقی مانده اند.

* تاتها با تالشها همزاد و همریشه بوده و تشابه کلامی فراوانی باهم دارند.

* در مناطق اشکورات و دیلمان نیز مردمانی با گویش خاص و نزدیک به گیلکی تکلم میکنند.

* اینکه نام گیلان همچنان گیلان باقی مانده است این استدلال را قوت می بخشد که اعراب بعداز حمله به ایران نتوانسته اند در این منطقه حاکمیت پیدا کنند و نفوذ فرهنگی شان را گسترش بدهند.

درغیر اینصورت نام "گیلان" هم می بایست به "جیلان" تبدیل میشد. چنانکه خیلی از شهرها و استانهای امروزی ایران، نام قدیمیشان را با خود ندارند. از قبیل زنگان،زنجان امروزی وسپاهان،اصفهان امروزی وآذرآبادگان، آذربایجان امروزی.

1- قلمروی حاکمیت کادوس باستان ( تالشان امروزی) از منطقه ی رودبار تا ماورای آستارا ( بخشهایی از جمهوری آذربایجان امروزی ( لنکران ) بوده است. به عبارتی از سفید رود تا کورا.

نظرات 23 + ارسال نظر
انایوردم ایران سرای امید دوشنبه 21 اردیبهشت 1394 ساعت 11:51 ب.ظ http://khotbehsara.mihanblog.com

باسلام عالیست
اگرحسارت نشودنمی دانم ایا می دانیدبلوچ ها درهمسایگی تالش ها زندگی می کردندو ازانجا به بلوچستان کوچ کرده اتد

سلام ممنون

سیدیعقوب آل شفیعی سه‌شنبه 22 اردیبهشت 1394 ساعت 01:37 ب.ظ http://aleshafie.blogfa.com

احسنت به توجه و تلاش شما؛
در یکی از کتاب های تخصص و اصطلاحات جغرافیایی می خواندم که غربی ها به خصوص یونانیان باستان سرزمین با شیب بالا و مشجر را گیل می خوانند.

ممنون از لطف شما.
ایتا گه وازا کن بلته اوشنتر/ایتا گه نه بنیش قایم تی جاسر/ بمانسته دارم حیران تی جانی/ ننم کو لنگه سر گرده امی در!!/ زنده یاد شیون فومنی.

بالاخره ماهم دربین این نظرات حیرانیم ولی باید به فکر وذهن خود بیشتر مراجعه نماییم. عجب گیلان قشنگه، عجب خوش آب و رنگه .
با تشکر از حضور ونظر جنابعالی

مجتبی سه‌شنبه 22 اردیبهشت 1394 ساعت 04:20 ب.ظ

سلام جناب کرفکوهی .خسته نباشی
این پست شما دارای نکاتی ارزنده و مفیدی بود که با مطالعه آن توانستم نکاتی را بر معلوماتم بیافزایم.
دست شما درد نکند استفاده بردم

سلام به یاور همیشه مؤمن .
ممنون از لطف شما .

هانیه سه‌شنبه 22 اردیبهشت 1394 ساعت 08:43 ب.ظ http://haniye-hasanzadeh.biogfa.com

قلمتان نویسا. برقرار باشید

سلامت باشید

انایوردم ایران سرای امید پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1394 ساعت 12:26 ق.ظ http://khotbehsara.mihanblog.com

باسلام وارادت برادرانه
اراینکه وقت گرانقدرخود را صرف امورقرهنگی می نمایدسپاسگزاریم وبدینوسیله از شما دعوت می کنیم در یکی از روز های اینده با انتخاب شما مصاحبه دوستانه ای باشما داشته باشیم و یا اینکه اگر صلاح بدانید شما بابنده مصاحبه به قرمایید
موضوع مصاحبه می تواند با انتخاب شما یاشد و بنده مابلم در باره سرزمین تالش با شما مصاحبه کرده بااین امید که نزد ان استاد بزرگ تلمذی کرده باشم

سلام جانم.
حقیر کوچکترازآن میباشم که مرا استاد خطاب نمایید. من عاشق تبادل نظر هستم. بنده فردا با خواست خداوند عازم سفرم تا یک هفته دوراز اینترنتم. خوب است شما در وبلاگ خودتان پستی را در بالای صفحه اول به صورت ثابت بگذارید و مسائلی را مطرح نمایید، اگر در اطلاعات بنده باشد پاسخ خواهم دادواگر در تخصص بنده نباشد رک و راست میگویم دراین زمینه اطلاعاتی ندارم . ممنون

مریم سه‌شنبه 5 خرداد 1394 ساعت 10:32 ق.ظ http://mihanamiranzamin.mihanblog.com

سلام جالب بود ، من چند تا سوال برام پیش اومد
1_ ارتباط زبان پهلوی باستان ( فارسی میانه) با زبان گیلکی چقدره؟؟ آیا زبان های گیلکی، تالشی، کوردی بازمانده زبان پهلوی هستند؟؟

2_ نام باستانی دریای خزر ، دریای کاسپین بوده ، کاسپین ها چه کسانی بودند؟؟اینو می دونم که نام باستانی استان قزوین هم کاسپین بوده که یه نام ایرانیه . چرا نام کاسپین که نام اصلی و ایرانی دریای شمال ایرانه در همه جای دنیا استفاده میشه به جز ایران و چند تا کشور همسایه ایران؟

منم با مطلبی درباره دشت شقایق ، دشت آفتاب گردان و جنگل ابر شاهرود بروز هستم

سلام ممنون .
نه زبان تالشی بازمانده زبان فارسی میانه (پهلوی) نیست بلکه پیشینه اش به قوم "کادوس باستان" برمیگردد.
قبل از پیدایش آریایی ها در سواحل دریای کاسپین (مازیندران ) دو قوم باستانی بنام "کادوس ها "و "کاسی ها " زندگی میکرده اند. احتمال اینکه قوم فعلی گیلک از بازماندگان قوم کاسی های باستان باشند و دریای کاسپین هم برجای مانده از نام این دو قوم باستانی یعنی (کادوسها و کاسی ها "باشد زیاد است .
گفته شده زمانی ارتفاع آب دریای کاسپین بالا بوده و قزوین یکی از شهرهای ساحلی محسوب میشده است.
امروز هم در قزوین گروهی از تاتها که زبانشان تاتی و شاخه ای از زبان تالشی است زندگی میکنند.
احتمالا از آنجا که آریایی ها میانه ی خوبی با این دو قوم باستانی (کادوسها و کاسی ها )نداشته اند ، بعداز به قدرت رسیدن آریایی ها نام دریای کاسپین به مازیندران تغییر نام یافته است.
امروزه ناسیونالیستهای نژاد پرست همواره سعی دارند نام دریای کاسپین را مازندران بنامند، چون بر این باورند نام مازندران از دوران به حکومت رسیدن آریایی ها برجای مانده است.
ولی نام خزر را همایسگان جدید و تازه به دوران رسیده که از شوروی کمونیستی جداشده اند اصرار دارند نام ببرند.
ولی در مورد زبان کوردی لازم به ذکر است که این زبان ،شاخه ای از زبان آریایی ها است وکوردهای فعلی از بازماندگان قوم ماد ، یکی از سه شاخه ی آریایی ها ( پارسها- پارتها- مادها ) میباشند.
در زمان کوروش حکومت های غیر آریایی با دولت هخامنشیان به تفاهم رسیدند و ایران تقریبا به صورت فدرالی اداره میشد و دولتهای غیر آریایی فقط به دولت مرکزی نیروی نظامی تحویل میدادند، ولی در اداره امور منطقه ای خود، خودمختار بوده اند.
تاریخ ایران نشان میدهد درکشور ما دوبار یکسان سازی صورت گرفته، یکبار بعداز کوروش و توسط داریوش اول در ایران یکسانسازی قومی صورت گرفت و اقوام غیر پارسی از داریوش شکست خوردند و مملکت دارای یک حکومت واحد شد.
یکسانسازی دوم توسط حکومت صفویان صورت گرفت و ایران دارای مذهب رسمی شد. (البته طوایف در ایران تا قبل از روی کار آمدن رضاخان در ایران حاکمیت بومی داشتد ولی این طوایف در حفظ ایران واحد از خود رشادتها بخرخ داده بودند وبا بیگانگان به نبرد می پرداختند).
با برچیده شدن حکومتهای منطقه ای در زمان داریوش، و یکسانسازی ایران شاید بعید نباشد زبانهای قومی هم به هم نزدیک و گاها در هم آمیخته شده باشند.
ولی درکل باید خدمت شما بگویم هیچ کدام از زبانهای اقوام غیر آریایی بر جای مانده از فارسی باستان یا میانه نیستند و این زبانها مختص به خود اقوام می باشند.
باتشکر از حضور اندیشمندانه و ممنون از دعوت شما، خدا بخواهد سر فرصت حتما سر خواهم زد و بهرهمند خواهم شد.

مریم سه‌شنبه 5 خرداد 1394 ساعت 09:08 ب.ظ http://mihanamiranzamin.mihanblog.com

خب در پاسخ شما چند تا سوال دیگه هم برای من پیش اومد اگر زبان تالشی زبان مستقلیه پس چرا در شاخه زبان های ایرانی و همریشه فارسی قرار گرفته و در نهایت هم همه زبان های ایران اعم از فارسی، تالشی ، کوردی جزو زبان های هندواروپایی هستند ؟ به نظر من کاربرد کلمات آریایی و غیر آریایی و عبارت اینکه آریایی ها میانه خوبی با کادوس ها نداشتند کاملا غلط و غیر علمیه . فرضیه مهاجرت اقوام آریایی به ایران خیلی وقته رد شده ، زبان تاتی همریشه فارسی است . اگر آریایی ها به ایران مهاجرت کردند پس تمدن های باستانی جیرفت ، سیلک ، شهر سوخته ، ری و ... که امروزه همه این مناطق فارسی زبان هستند از چه نژادی بودند ؟؟ شاید این درست باشه که آریایی ها ساکنان بومی ایران بودند و مهاجرتی از خارج در کار نبوده
نام ایران از همون اقوام آریایی گرفته شده که البته نام گذشته ایران هم پرشیا( سرزمین پرشین ها ) بوده .اگر واژه ایرانی رو معادل آریایی قرار بدیم پس با این حساب شما که میگی تالشی ها آریایی نبودند و با آریایی ها مشکل داشتند یعنی تالشی ها ایرانی نیستند دیگه؟؟

یه مورد دیگه اینکه کاسپین نام یک قوم ایرانی هست لطفا در متن نام دریای خزر رو به کاسپین تغییر بدهید نام اصلی و باستانی و بین المللی دریای خزر دریای کاسپین می باشد متاسفانه در ایران هم از نام نادرست خزر استفاده میشه

سلام - باتشکراز کامنت شما که درآن به مطالب جالب و قابل تأمل اشاره کرده اید.
در ادامه نوشته یش قبلی ام و درتوضیح به اظهارت متین شما در این کامنت باید بگویم.
آنچه امروز با ما آن را زبان فارسی میگوییم ،زبانی است که در طول تاریخ بارها دگرگون گشته وامروز زبانی شده که زیر بنایش کاملا عربی و چیزی از فارسی باستان در آن باقی نمانده است، به جهت اینکه این زبان حتی قبل از اسلام هم دگرگون گشته بوده واز فارسی باستان به فارسی میانه یا فارسی دوره ساسانی تغییر یافته بوده است واین تغییر یافته و دگرگون شده باز مجددا در دوره اسلامی دچار حوادث وتغییرات اساسی گشته است.
به جرات میتوان گفت که امروز ریشه ی زبان فارسی آسیب دیده و فقط پیکره و نمایی از آن باقی مانده است.
ولی اگر بخواهیم به سایر زبانهای ایرانی مراجعه کنیم ، می بینیم فراوان فراوان واژه ها و کلماتشان هنوز دست نخورده و بکر باقی مانده است.
حال چطور شده است سایر زبانهای ایرانی در مقابل حوادث روزگار توان مقابله و ایستادگی داشته اند؟
ما اگر همه زبانهای ایرانی را همریشه ی زبان فارسی بدانیم ،بنابراین بایستی امروز آن زبانها هم مثل زبان فارسی آسیب میدیدند و دگرگون میشدند، ولی میبینیم اینطور نشده .
مثلا ما در زبان تالشی که زبان مادر است به "صورت " "فیچ" میگوییم ولی در فارسی با توجه به اینکه برای لغت صورت دو کلمه ی "رخ "و "چهره" را داشته امروز هیچ فارسی زبانی در مکالمات روزمره اش این دو واژه (رخ یا چهره ) را بکار نمی برد و از لغت عربی ( صورت) استفاده میکند.
ولی تالشها همچنان از واژه کهن "فیچ" به جای صورت استفاده میکنند.
این خود دلیل مستقل بودن سایر زبانهای ایرانی از زبان فارسی می باشد.
در مورد قوم آریا هم باید عرض کنم که قلمروی حاکمیت آریاییان که اولین حکومت آنها مادها بوده ،شرق و مرکز و غرب سرزمین ایران باستان بوده است نه مناطق شمالی ایران .
مناطق شمالی ایران در آن روزگاران در دست حاکمیت دو قوم کادوسها و کاسیها بوده است.
ما در ایران باستان قومی بنام کاسپین نداشته ایم ،کاسپین نام سرزمین و منطقه ای بوده در قلمرو حاکمیت کادوس ها و کاسیها که مناطق ساحلی دریای مازندران آن زمان ( دریای کاسپین ) را تشکیل میداده است.
آنچه ما در کتوب تاریخی دهه پنجاه در دوران محصلی مان خوانده ایم اینکه آریایی ها مهاجرینی از هندواروپایی بوده اند که وارد فلات قاره ( ایران باستان) شده بودند.
سرزمین ایران تا قبل از آریایی ها "فلات قاره "خوانده میشده یعنی سرزمینهای حوالی دریاها.
فرض مثال هم اگر آریایی ها از روز اول در این سرزمین زندگی میکرده اند و مهاجر نبوده اند باز قلمروی حاکمیت آنها تا قبل از داریوش اول همان سه نواحی ( غرب -مرکز - شرق) این سرزمین بوده است.
سرزمین ایران از دوهزارو پانصدو اندی سال است که نام ایران را به خود گرفته و آنهم به جهت تسلط کامل یافتن داریوش اول بر کل این سرزمین.
شما سرزمین ایران را کاملا آریایی می پندارید واین در حالی است که در نواحی شمالی وشمالغرب و شمالشرق تا قبل از داریوش در قلمروی آریاییها نبوده است.
این به صراحت در تاریخ آمده که قوم کادوس باستان و کاسیها قبل از به حکومت رسیدن هخامنشیان در دست مادها که شاخه ای از آریایی ها نبوده اند نبوده است.
بنده در پاسخ قبلی خدمت جنابعالی عرض نموده بودم که دریای خزر نامی جدید و قالبا کشورهای متولد شده از شوروی سابق دوست دارند بگویند نه بنده .
همین آریا گراها هم امروز در ماهواره و شبکه های اینترنتی کاسپین نمیگویند، دریای مازندران نام میبرند و از اینکه شما آنرا دریای کاسپین میگویید بسی مایه خوشبتی است زیرا این نام از عهد کادوسها و کاسی ها ی باستان برجامانده است .
مورد دیگر اینکه اشیای که باستان شناسان در مناطقی کشف میکنند فقط پیشینه ی آنرا میگویند که چندسال قدمت داشته ولی قالبا نمیگویند این آثار باستانی متعلق به چه قومی بوده .

من ازشما خیلی ممنون هستم و خیلی خرسندم از تبادل نظر باشما و بسیار از مطالب شما بهرهمند شدم.
این را هم خدمت شمای اندیشمند باید عرض نمایم بنده زیاد اهل گذشته گرا نیستم و از تعصبات قومی و زبانی متنفرم. براین عقیده ام که باید با انسان اندیشید ونه به زبان انسان.
سرزمین ایران متعلق به همه کسانی است که سالها درآن زندگی کرده اند حتی ارمنی های مهاجر .
زمین خداوندی برای زندگی انسانها آفریده شده و ایران هم متعلق به همه ی ایرانیان است و هیچ قومی نسبت به قوم دیگر برتری ندارد. موفق باشید.

انایوردم ایران سرای امید چهارشنبه 6 خرداد 1394 ساعت 12:54 ق.ظ http://khotbehsara.mihanblog.com

باسلام به حدمت هردوبزرگوار و سایرکاربران ارجمند
باید توجه نماییم اولا دوران این بحث ها در حال اتمام است وواقغیت این است که تنها یک نژاد در جهان وجود دارد وانهم نژاد بشریست تازه اگر یه این بحث ها از دید اکادمیک نگاه کنیم اولا ایران را مغادل قوم پارس و اریاو زبان قارسی را با پارسی مغادل گرفتن اشتباه فاحشیست
ایران سرزمین اقوام ایرانیست که پارس ها بخشی از انانند و فارسی زبان مشترک انانست که باپارسی بسیار متقاوت است
در ضمن استاد گرانقدر اقای نعمتی حق مطلب را به زیبایی بیان کرده اندکه وارد شدن بنده بی بصاعت در این امر جسارتی بیش نیست
ما اگر اعتقادو احترام یه جقوق یشر را داریم می باید یه زشد فرهنگ و زبان مردمان دیکر کمک نماییم
تک تک ما انسانها در این جهان پهناور می باید با هم همراه و هم دل باشیم لازم است بدانیم در کنار دریای زیبای خزر افوام زیادی زندگی کرده اند که قوم خزر یکی از انهاست و درروایتی حتی امام موسی کاظم علیه السلام هم از حزر نام برده اندو ما باید در این موارد با حفظ حقوق دموکراتیک دیگران نظرات کارشناسان را به پذیریم که تحقیقات اسنراژیک مجلس سالها در این باره موضوع را به بجث کارشناسان گذاشته و بالاخره مجلس پذیرفت که در داحل ایران خزر گفته شود ودر مکاتبات خارجی از کاسپین استفاده شودو این امر نباید تعحب اور باشد مصر در اروپا ایجیپت است مجارستان و لهستان وهند و المان /هنگری و پولشیا وایندیاوجرمانی و دوچلند و...... براستی چرا چنین جساسیتی در باره دریای عمان و اقیانوس هند و دریای چین نیست ؟مگر در اطراف انان اقوام دیگری زندگی نمی کنند؟ایکاش به جای این همه حساسیت برروی نام دریای خزر اندکی ذر باره رژیم حقوقی در یای خزرفکر می کردیم که حقوق ما از پنجاه پنجاه یه کمتر از سیزده در صد تنزل یافته است

سلام دوست آذری زبان خوبم
از حضور و اظهار نظر شما سپاسگزارم .
دوستمان مریم خانم یکی از استعدادها و قریحه های برجسته زمان ماست و در وبلاگ وزین " میهنم ایران زمین " در معرفی نقاط زیبای سرزمینمان و فرهنگ سایر اقوام ایرانی دارند زحمات زیادی میکشند و جادارد از زحماتش قدردانی نماییم .
شمای بزرگوار هم به وبلاگ ایشون تشریف ببرید و ایشان را هم به وبلاگ قشنگتان دعوت نمایید.
برایم این جملات قشنگ شما قابل تأمل است (ایکاش به جای این همه حساسیت برروی نام دریای خزر اندکی ذر باره رژیم حقوقی در یای خزرفکر می کردیم که حقوق ما از پنجاه پنجاه یه کمتر از سیزده در صد تنزل یافته است) !!!!!!!
( شاید ترکمنچای دیگری رخ داده ما نمیدانیم ها !!!!)
از دانش هر دوی شمای عزیز بهرهمند شدم . خدا توفیقات دهد.

مریم چهارشنبه 6 خرداد 1394 ساعت 03:09 ق.ظ http://mihanamiranzamin.mihanblog.com

در زبان های ایرانی تالشی ، تاتی ، کوردی ، گیلکی و بختیاری هنوز هم واژگان قدیمی فارسی باستان و میانه وجود دارد علت چیست؟حتی خیلی از واژگان قدیمی فارسی امروزه در خود زبان فارسی کاربرد نداره اما در سایر زبان های ایرانی کاربرد داره . مگه شما نمیگید که سایر زبانهای غیر فارسی کاملا مستقل هستند پس چرا انقدر به زبان های فارسی اوستایی و فارسی باستان شبیه اند ؟؟

کاسپین نام منطقه جغرافیایی نیست نام قومی ایرانی بوده . دریای مازندران هم عبارت درستی نیست دریای کاسپین درسته .

این پرسش هایی که برام ایجاد شده رو باید از باستان شناس ها و تاریخ دان ها بپرسم

مریم بانوی گرامی ، خیلی باید از ذهن پویا و جستجوگر شما خرسند بود و مفتخر شد از اینکه نسل جدید امروز دیگر سربسته سخنی را باور نمیکند.
تا اینجا بنده از مطالب شما چنین برداشت نموده ام که شما سرزمین ایران باستان را فقط و فقط متعلق به اقوام آریایی ها و بقیه اقوام ایرانی را شاخه هایی از آریایی ها و تنها زبان اصلی ایرانی را زبان فارسی میدانید و بقیه زبانهای ایرانی را متأثر از فارسی باستان.
بنده ضمن احترام به نظر مبارک شما میخواهم بگویم، اقوام آریایی ( کاری به مهاجر بودن و یا بومی اصیل بودنشان ندارم) آنگونه که تاریخ نشان میدهد، سه دسته یا گروه قومی بیشتر نبوده اند که عبارتند از مادها مستقر در نواحی (غرب) پارسها در نواحی (مرکزتا جنوب) و پارتها در نواحی (شرق) این صراحت تاریخ است که چنین میگوید از خودم نمیگویم.
حال اصلا بیاییم آن دو قوم باستانی و اصیل (کادوسها و کاسیها) را هم نادیده بگریم، آیا آذری های مقیم شمال و شمالغرب ایران را هم باید از نژاد آریاییها بدانیم؟ عربهای جنوب چی؟ آیا آنها هم آریایی اند؟
درست است نام این سرزمین ایران است و از آریایی ها گرفته شده ولی این نام قدمت 2500 ساله دارد، چرا که تاریخ حاکمیت آریایی ها در این سرزمین ( از شروع حاکمیت مادها ) 3000 سال بیش نیست. کاری نداریم نام این سرزمین تا قبل از حاکمیت آریایی ها چه بوده است، ولی تا قبل از این هم اقوامی در این سرزمین حاکمیت داشته اند آیا همه ی آن اقوام را باید از نژاد آریایی دانست؟
ما الان چه سنخیتی بین زبان عرب ایرانی و آذری ایرانی با واژگان فارسی باستان می بینیم؟ آیا اینها را نباید ایرانی بدانیم ؟
ممکن است کلماتی از قومی به قومی دیگر وارد شده باشد ، مثل کلمه دَ دَه ی تورکی که ما تالشها هم به پدر دده میگوییم ،ولی این امر دلیل نمیشود که بگوییم زبان تورکی و تالشی همزاد و همریشه اند.
کلمات زیادی از زبان تالشی امروز در کتاب اوستا یافت میشود ولی جناب زرتشت آذری زبان بوده منتها در منطقه ای ظهور نمود که آن منطقه تالش نشین هم بوده ( منطقه آذربایجان شمالغرب ایران آن زمان) . این را هم نباید فراموش کنیم که بعد از یکسان سازی حکومت مرکزی ایران در زمان داریوش،بعید نیست زبانهای ایرانی هم درهم تداخل پیدا کرده باشند.
نتیجه اینکه همه ی زبانهای ایرانی با هم همزاد و همریشه نبوده اند. در کاسپین بودن نام دریای مازندران یا خزر با شما موافقم.
در پایان بنده نظر خودم را مطلق نمیدانم و آنچه را که در دانستم نوشتم وشاید نظرات دیگری هم باشد که قابل احترام باشند.
باز از شما ممنونم و دوست دارم باز باهم تبادل نظر داشته باشیم و برای شما پژوهشگر فهیم و جوان نیک اندیش وطن آرزوی سربلندی و موفقیت دارم.

انایوردم ایران سرای امید چهارشنبه 6 خرداد 1394 ساعت 12:12 ب.ظ http://khotbehsara.mihanblog.com

از اینکه باهم با احترام تبادل نظردارید می ستایمتان
ولی ایا مریم بانو براین حقیقت که تنها یک نژاد وجود دارد و انهم نژاد بشریست باور ندارند؟؟
امیدوارم نظرات علمی پروفسور شاپوررواسانی را که هیات علمی در المانند را مطالعه نمایند
ایا فکر کرده اید کسی مثل گوبینو که نژاد پرستیست که نژاد حودرا علنا یرتر می داند چرا در برتری قوم پارس قلم زنی کرده است ؟در اروپا برزبان راندن حرف های نژادی جرم است اما بحش فارسی بی بی سی مواج از برتری قوم پارس و اریاست !!!!
انانکه قوم خود را برتر می دانند باید عرض نمایم به
امام غزالی عرض کردند که یا شیخ فلان شیخ گوید در عالم علم من چو دریایم و غزالی چون یک قطره است
امام غزالی فرمودند به ایشان سلام مارا رسانده وبه فرمایید ما هیچ و هیچیم ان قطره هم شمایید
بد نیست مطلبی را متذکر شوم وان اینکه اگر به ادبیات اریاگرایان نظری بینداریم سراسر فحش و لعن و توهین به اعراب و مغولان و ....است ایا می دانید که تونس دموکراتیک ترین کشور افریقایی و مغولستان یعداز ژاپن دموکراتیک ترین کشور اسیاییست؟ خدا نکند گذرتان به کشورهای اهورایی و اریایی افغانستان و تاجیکستان و المان هیتلری بیفتد

سلام. نه دوستم من مطمئن هستم مریم بانوی خوش ذوق ما اصلا ذره ای تفکر قومیتگرایانه یا خدای ناکرده نژادپرستانه ندارند.
ایشان به همان اندازه که بنده به قوم تالش و جنابعالی به قوم آذری عشق میورزیم ، ایشان هم به قوم فارس عشق می ورزند.
من در این مدت که با وبلاگشان در ارتباط هستم ایشان عاشق تمام مردم ایران با زبانهای مختلف اند ودر باره تمام استانهای این سرزمین کهن پست با مناظر زیبا گذاشته اند .
پستهای وبلاگ ایشان خیلی جالب و دیدنی است و از شما تقاضادارم حتما سر بزنید.
البته ضمن تایید جمله ی آخری شما خوب بود به کشور تازه به دوران رسیده جمهوری آذربایجان ( اران ) هم اشاره میکردید که آنجاهم پان تورکیسم بیداد میکند. ممنون از حضور شما

مریم چهارشنبه 6 خرداد 1394 ساعت 02:39 ب.ظ http://mihanamiranzamin.mihanblog.com

آقای آنایوردوم خطبه سرا من در نظراتم حرف نژادپرستانه ای نزدم چند تا پرسش بود که برام جالب بود پاسخ های آقای کرفکوهی رو هم بدونم
اصلا هم به نژاد آریایی اعتقاد ندارم ...
ما در دنیا یک نژاد داریم اونم نژاد انسانیه . دیگه فرقی بین سیاه و سفید و زرد و فارس و ترک وجود نداره ولی من نمیدونم چرا پانترک ها نسبت به سایر قومیت های ایرانی جبهه می گیرن و هر جا صحبت از تاریخ ایرانه یا اون رو انکار می کنند یا تخریب . بهتره عبارت پانترکیسم و نژادپرستی یا پانترکیسم و جعل تاریخ رو در نت جستجو کنید .

درود بر همه انسان ها و نژاد انسانی..

درود

مریم چهارشنبه 6 خرداد 1394 ساعت 02:58 ب.ظ http://mihanamiranzamin.mihanblog.com

این هم توضیحاتی درباره زبان های گیلکی و تالشی

گیلکی : گویش و زبان ایرانی گیلکی از گروه زبانهای کاسپینی و همریشه با فارسی است خانواده زبان های کاسپینی شامل زبانهای تالشی و هرزندی و گورانی و گیلکی ومازندرانی و برخی از زبانهای تاتی و سمنانی می‌باشند از دیدگاه تاریخی این زبانها به زبان ایرانی پارتی(اشکانی) وابستگی دارند .گیلکی با زبان فارسی میانه ( زبان پهلوی) نزدیکی بسیاری دارد.علاوه بر گیلکی در خانواده زبانهای غربی ایرانی زبانهای دیگری مانند کردی و بلوچی و زبانهای مرکزی (راجی و گلپایگانی و زبان های ایران مرکزی و زبان زردشتیان یزد) و همچنین زبان سیوندی می‌باشند. برخی گیلکی را به نام پهلوی ( فارسی میانه )خوانده‌اند. حمداله مستوفی قزوینی می‌نویسد: «در گشتاسفی که بخشی‌ست در مجاورت دریای کاسپین و نزدیک «سالیان»، زبان‌شان به پهلوی به جیلانی (گیلانی) باز بسته‌است. ». مستوفی پهلوی( فارسی میانه) را شبیه و وابسته به گیلکی می‌داند.
گیلکی از زبان‌های ایرانی و یکی از شعب زبان پهلوی است که در واقع به عنوان زبان مادری مردم گیلان محسوب می‌شود.
گیلکی و پهلویات:
در میان اشعار گویندگان بعد از اسلام به آثاری برمی‌خوریم که به مازندرانی و گیلکی کنونی نزدیک است. پهلویات شامل اشعاری است به گویشهای غرب و مرکز و شمال ایران. مناطق پهله عبارت هستند از اصفهان و ری و همدان و ماه نهاوند و آذربایجان اما می‌توان از دیدگاه زبانشناسی گیلان را نیز شامل مناطق پهله دانست .

از تلاش و زحمات شما قدردانم . بنده در پاسخ قبلی هم اینگونه اشاره نموده ام : (این را هم نباید فراموش کنیم که بعد از یکسان سازی حکومت مرکزی ایران در زمان داریوش،بعید نیست زبانهای ایرانی درهم تداخل پیدا کرده باشندو نتیجه اینکه همه ی زبانهای ایرانی با هم همزاد و همریشه نبوده اند) بکسان سازی حکومت ایرانیان به صورت دولت مرکزی از زمان دولت پارسی داریوش و اثر گذاری زبان فارسی در سایر زبانهای بومی درآن زمان همانند اثر گذاری زبان عربی بر زبان فارسی بعد از ورود اسلام به ایران و نفوذ زبان و ادبیات عرب بر زبان و فرهنگ فارسی بوده است. امروز در زبانهای سایر اقوام ایرانی کم وبیش واژه های عربی یافت میشود. مثل کلمه ی "عید مبارک" واین در حالی است که اقوامی از قبیل تالشها و گیلک ها در طول تاریخ هیچ ارتباط کلامی با قوم عرب نداشته اند.
به نظر شما این واژه های عربی چگونه در گفتار مردمان این اقوام نفوذ پیدا کرده است ؟ مگر به غیر از طریق زبان فارسی طریق دیگری هم وجود داشته؟
بنابراین اگر کلماتی فارسی در زبان های سایر اقوام ایرانی یافت میگردند به دلیل حاکمیت یافتن و رسمیت یافتن زبان فارسی بعد از پیروزی پارسها برمادها در زمان کوروش و پیروزی داریوش بر سایر حکومتهای اقوام باقیمانده ایرانی از قبیل کادوس ها و کاسی ها که در سواحل دریای کاسپین حاکمیت داشته اند بوده است. مگر اقوامی از قبیل کردها و آذری ها که خیلی نسبت به زبانشان در طول تعصب و مقاومت داشته اند فارسی رسوخ نکرده باشد.
نکته ی دیگر اینکه در زمان ساسانیان هم نوعی یکسانسازی مذهبی صورت گرفت و آن رسمیت بخشیدن دین زرتشت در سراسر ایران بوده که این یکسانسازی هم تاثیرات زبانی زیادی هم بر زبان سایر مردم اقوام ایرانی گذاشته است.
ولی در اصل و پایه اقوام ایرانی زبان مستقل وجود داشته اند .
این است که می بینیم در هر دوره ای از سلسله شاهنشاهی ایرانی زبان فارسی دچار دگرگونی شده واین دگرگونی نه صددرصد بلکه تا چند درصدی برسایر زبانهای اقوام تاثیر گذاشته است.
ما این تاثیر گذاری را نباید همریشه بودن همه ی زبانهای اقوام ایرانی با هم تلقی بکنیم.
فقط در منطقه زندگی خودم میتوانم بگویم زبان تالشی و تاتی باهم همزاد و همریشه اند چرا که فهم هردوزبان برای هردو قوم کهن میسر است و هردو، زبان همدیگر را به راحتی می فهمند، ذاتا می فهمند نه اینکه زبان همدیگر را آموخته باشند ونیز هردو قوم در طول تاریخ در کنار هم و از بازماندگان قوم بزرگ کادوس باستان بوده اند. ولی یک فارس آریایی بخواهد با یک کرد آریایی مکالمه کند حتما به مترجم نیاز دارد در حالی که هردو از آریاییان بوده اند.
حال به نطر شما زبانهای بلوچی و کردی و تورکی و عربی چه سنخیتی با زبان فارسی میانه دارند که بگوییم با هم همریشه اند؟

[ بدون نام ] چهارشنبه 6 خرداد 1394 ساعت 04:25 ب.ظ

دوست عزیز جمهوری اذربایجان یا به قول شما اران کعبه امال بنده نیست تا بهش اشاره نمایم بنده نگاهم برمبنای قومیت نیست و اگر ار کشورهایی نام یردم در راستای نفی قوم گرایی بود که اریایی را قوم برتر می داند و اگر پان تورکی چنین ادعایی می کرد که نژادبرتر است انگاه بنده مصممتراز شما به قول معروف می شستمش !!بنده دولت عثمانی و دولت ارمنستان و اسراییل را مرتکب نسل کشی می دانم و لی برای تورک هاو ارامنه و کلیمی ها حرمتی به اندازه سایر ابنای بشر قایلم بنده معتقدم ان اکرمکم عندالله اتقیکم و رژیم های ساسانی و هخامنشی و قاجارو پهلوی را از حکومت های ددمنش تاریخ بشری می دانم
ایا ازجریان قتل عام ایرانی ها به نام پوریم دردوره هخامنشی ها و با رضایت شاه هحامنشی بدست یهود مکارو قتل وزیر خادم ایرانی یعنی هامون که در کتاب تورات نیز نفل شده است و صهیونیست های جنایتکار در هرسال سالروز انراجشن می گیرند می توان چشم پوشیده و حکومت سراسر جور و ستم کورشیان را افتخاردانست؟؟؟؟؟؟

حالا چرا با این همه عصبانیت دارید بر سرما هوار می ریزید؟ من عرض کرده بودم وقتی جمهوری آذربایجان را میبینم که در دوره خبیسان قاجار از ایران عزیز ما جدا شده دلم خون میشود.
یکی هم عرض کرده بودم از کشورهای آریایی افغانستان و تاجیکستان و آلمان هیتلری گفتید خوب بود کمی هم از نظام استبدادی و خفقان جمهوری آذربایجان هم بگویید که با حکومت سکولار مابانه اش تعصبات پان ترکیسم را دنبال میکند و جلوی آزادی هر اندیشه ای را گرفته است.
البته در اینجا هم که فرموده اید (رژیم های ساسانی و هخامنشی و قاجارو پهلوی را از حکومت های ددمنش تاریخ بشری می دانم) باز خوب بود صفویان را هم به این فهرست اضافه میکردید.
ممنون دوست خوبم بازهم برایم مطلب ارسال کنید البته نه با عصبانیت با مرام آذری

انایوردم ایران سرای امید چهارشنبه 6 خرداد 1394 ساعت 04:26 ب.ظ http://khotbehsara.mihanblog.com

باسلام
متن ارسالی از بنده بود یادم رفت مشحصات را بنویسم

مریم چهارشنبه 6 خرداد 1394 ساعت 05:32 ب.ظ http://mihanamiranzamin.mihanblog.com

آقای خطبه سرا کشورهای افغانستان و تاحیکستان و آلمان هر کدوم از اقوام مختلف تشکیل شدند .اتفاقا در افغانستان بیشترین تعداد ترک نژادان که همون زردپوستان مغول هستند ساکن هستند . در آلمان ژرمن ها و سایر نژادهای اروپایی مخلوط اند .
اینو بدونید که هیچ فرقی بین نژادها نیست و همه ما انسانیم .

اما آقای کرفکوهی اینکه قدمت کادوس ها رو قدیمی تر از فارس ها و کوردها می دانید اشتباه به نظر میرسه .

ما در مناطق فارسی زبان ایران ، تمدن های باستانی سیلک و جیرفت و شهر سوخته و ... رو داریم در کوردستان ایران تمدن های بوده که قدمت طولانی داشته تاریخ این تمدن های مناطق فارسی زبان و کورد زبان که شما اونها رو آریایی میدونید خیلی قدیمی تر از ورود آریایی ها به ایرانه اینجا بازم شبهه پیش میاد که یا کلا مهاجرتی به نام مهاجرت آریایی ها به ایران وجود نداشته یا این قوم آریایی ساکن بومی ایران بودند و قدمت هزاران ساله دارند که مورد دوم درست تره انگار .

آقای کرفکوهی من نگفتم که زبان های عربی و ترکی همریشه فارسیه . خیر این دو زبان کاملا با فارسی متفاوته و اصلا هم در گروه زبان های ایرانی و هندواروپایی قرار نمی گیرند منظور من از همریشگی فقط زبان های ایرانی بود .به جز ترکی و عربی سایر زبان های ایرانی اعم از کوردی ، فارسی، لری، تالشی و ... جزو گروه زبان های ایرانی هستند .زبان هایی که در یک گروه قرار می گیرند گروه یعنی گروه زبان های ایرانی و هندواروپایی .

زنده باد انسان و انسانیت

درودبرشما و ممنون از مطالبی که در باره نظرات بنده نگاشته اید. اما مطالب مربوط به دوستمان جناب آنایوردم را خودشان باید پاسخ بدهند.
خدمت دختر دانش پژوی خوبم باید عرض نمایم دکتر علی عبدلی پژوهشگر تاریخ تالشان در کتاب "تالش ها کیستند" آورده است : بیش از 3000 سال قبل از ورود آریاییان به سرزمین فلات قاره در سواحل دریای کاسپین قوم باستانی کادوس حاکمیت داشته که قلمروی حاکمیتی آن کل مناطق غرب استان گیلان فعلی یعنی مناطق کوهستانی رودبار و دیلمان گرفته تا فومنات و ماسال و توالش تا آستارا و بخشهایی از مناطق جمهوری آذربایجان از جمله لنکران و.... که جناب دکتر عبدلی پژوهشگر زنده تاریخ تالشان ( کادوسان باستان) تالشان و تاتان امروزی را از بازماندگان قوم کادوس باستان میدانند. این پژوهشگر تاریخ دارای چندین جلد کتاب در زمینه تاریخ و فرهنگ مردم تالش زبان نگاشته و اکنون هم در منطقه تالش گیلان ، موسسه ای بنام تالش شناسی دایر نموده وهرچندوقت انجمنی از پژوهشگران تالش شناس ایران و خارج از ایران برگزار میکنند.
شما می توانید با مراجعه به وبسایت دکترعلی عبدلی ( موسسه تالش شناسی ) به صورت اینترنتی آثار این پژوهشگر تاریخ تالشان را تهیه و مورد مطالعه قرار بدهید.
در کامنتتان اشاره داشته اید:
ما در مناطق فارسی زبان ایران ، تمدن های باستانی سیلک و جیرفت و شهر سوخته و ... رو داریم در کوردستان ایران تمدن های بوده که قدمت طولانی داشته تاریخ این تمدن های مناطق فارسی زبان و کورد زبان که شما اونها رو آریایی میدونید خیلی قدیمی تر از ورود آریایی ها به ایرانه......
این سخن شما کاملا اثبات میکنه قبل از حاکمیت آریاییان برکل سرزمین فلات قاره تمدنهایی نیز وجود داشته اند. درودبرشما بنده هم عرضم همینه .
تاریخ به صراحت میگوید داریوش پادشاه پارسیان به جنگ کادوسان رفته و پس از شکست دادن آنان مملکت ایران را از نظر حاکمیتی یکسان نموده است . پس حکومتی قبل از روی کارآمدن آریاییان در مناطق شمالی فلات قاره وجود داشته که جنگی درگرفته. وگرنه لشکر کشی سپاه داریوش بدانجا به چه منظوربوده است؟
نکنه دیگر اینکه از دیرباز زبان آذری در ایران رواج داشته است پیدایش زرتشت پیامبر آذری زبان ایرانی خود دلیل بر این ادعاست. پش نمی شود زبان آذری را زبان ایرانی ندانست.
شاید نظر شما در باره مملکت ایران فقط مناطقی است که در همان اوایل حاکمیت آریاییان در دست پارسیان بوده است؟
نکته دیگر اینکه شاید منظور این باشد که شما زبان فارسی را اساس و بنیان و مابقی زبانهای ایرانی را گویشی از زبان فارسی بدانید ولی نه اینطور نیست زبانهای ایرانی هرجند با تشابه کلامی که بعدا پیدا کرده اند مستقل از زبان فارسی بوده اند.
نکته دیگر اینکه اگر بپذیریم آریاییان از روز اول مهاجر نبوده اند و از ساکنان بومی این سرزمین بوده اند باز قدمت سایر اقوام ایرانی را تحت تاثیر قرار نمی دهد.لذا میشود پذیرفت که آریاییان هم در کنار سایر اقوام ایرانی غیر آریایی دارای سابقه موجودیت بوده اند و مشکلی را ایجاد نمیکند.
ولی بنده معتقدم از دیرباز اقوام عرب و ترک و تالش و گیلک ووو دراین سرزمین سکونت داشته اند واگر سابقه تمدنی شان بیشتر از آریایی ها نباشد کمتر نبوده ولی به باور نزدیک است در سرزمین کهن ایران قبل از حاکمیت آریاییان تمدنهایی وجود داشته همعهد و یا شایدهم با پیشینه ایی بیشتر از سومریان از جمله کادوس باستان. موفق باشید

مریم چهارشنبه 6 خرداد 1394 ساعت 05:45 ب.ظ http://mihanamiranzamin.mihanblog.com

راستی آقای آنایوردوم خطبه سرا ، فراموش کردید که قاجار ها ترک تبار بودند وگر نه قاجارها رو جزو حکومت های ددمنش تاریخ بشری نمی وردید مگه نه ؟

پوریوم واقعیت نداشته این دروغا زاده ذهن بیمار آقای پورپیراره که اتفاقا پانترک ها همش به این فرد ضد ایرانی استناد می کنند
دیگه دوران این حرفا و که دین و نژاد من برتره تموم شده مسلمون و یهودی و زرتشتی و مسیحی و همه اقوام و مذاهب و نژادها قابل احترام اند

بهتر است از بکار بردن بعضی جملات تنش زا پرهیز نماییم .
مثل این جملات:
راستی آقای آنایوردوم خطبه سرا ، فراموش کردید که قاجار ها ترک تبار بودند وگر نه قاجارها رو جزو حکومت های ددمنش تاریخ بشری نمی وردید مگه نه ؟

انایوردم ایران سرای امید چهارشنبه 6 خرداد 1394 ساعت 09:52 ب.ظ http://khotbehsara.mihanblog.com

استاد عزیزخلط مبحث چه کمکی می تواند برای ما درراه گشا یی باشد چرا از شنیدن نظرات ناهماهنگ با خود نامهربانی می کنیم بنده چیزی را برسر کسی اوارنکردم وعصبانی هم نیستم بنده چه لزومی دارد در اشاره به یک مطلب کل عالم و ادم را ردیف کنم؟چرا به کنه مطلب توجه لازم را نمی فرمایید؟مگر بنده غرض نکردم دولت عثمانی نسل کشی کرده است !!!!
در ضمن وبلاگی را که توصیه به مطالعه فرمودید اطاعت امرکرده مطالعه کردم ضمن قدردانی از شما و مدیر و بلاگ مربوطه باید جسارت کرده و عرص نمایم بیشتر به گالری می ماند تا دایره المعارف یعنی بسیاری پستهای ادعایی از ضعف سندیت رنح می برد
همواره پایدارباشید و زنده باد مخالف من بخشی از هویت من است

بهتر است از بکار بردن بعضی جملات تنش زا پرهیز نماییم.
مثل این جملات:
(ضمن قدردانی از شما و مدیر و بلاگ مربوطه باید جسارت کرده و عرص نمایم بیشتر به گالری می ماند تا دایره المعارف یعنی بسیاری پستهای ادعایی از ضعف سندیت رنح می برد )

مریم پنج‌شنبه 7 خرداد 1394 ساعت 12:54 ق.ظ http://mihanamiranzamin.mihanblog.com

در ایران تمدن جیرفت در کرمان کهن ترین تمدن پیشرفته با 10 هزار سال سابقه و حتی قدیمی تر از سومریانه . منطقه پارینه سنگی کشف رود مشهد با 800 هزار سال سابقه سکونت کهن ترین منطقه پارینه سنگی ایرانه .
آقای کرفکوهی ، زرتشت ترک زبان نبوده ترک خواندن زرتشت در ایران یه دروغ خنده داره . اول اینکه در زادگاه زرتشت اختلاف نظر هست بعضیا میگن زادگاهش سیستان بوده اما اگر آذربایجان زادگاه زرتشت بوده باشه به هیج وجه ترک زبان نبوده . کتاب اوستا به زبان ایرانی اوستایی نوشته شده. معروف ترین جمله زرتشت هم به زبان فارسیه
پندار نیک
گفتار نیک
کردار نیک

این دیگه یه چیز واضحه زبان ترکی زیرمجموعه زبان های التصاقیه
زبان عربی هم زیر مجموعه زبان های سامیه
زبان های فارسی ، کوردی، گیلکی و سایر زبان های ایرانی زیر مجموعه زبان های هندواروپایی هستند
از نظر زبان شناسی اینطوری دسته بندی شدند.

من با گروبندی زبانهای ایرانی موافقم ولی همزاد و همریشه بودن آنها مطلقا مردود است.
ظاهرا شما نقاط وسیعی از سرزمین ایران که آذری زبان هستند را جز خاک ایران نمدانید؟
اگر جز خاک ایران می دانید چطور زبانشان را زبان ایرانی نمی دانید.
من تمام سرزمینهایی ایران باستان را زبانشان را ایرانی میدانم حتی زبان مردم یمن که عربی تلفظ میکنند . عرب ایرانی .
زرتشت بی شک در منطقه ی آذربایجان ایران ظهور کرده و به پیامبر ایرانی معروف گشته من هم میدانم کتابش به زبان ترکی نیست ولی زادگاهش یقینا آذربایجان ایران بوده است .
شما یا باید مهاجر بودن آذری زبانهای ایران از زنجان گرفته تا ارومیه را اثبات کنید یا هم باید ایرانی بودنشان را قبول کنید .
اگر منظور شما از زبانهای ایرانی زبانهای آریایی باشد بله زبان ترکی و عربی و تالشی و گیلکی زبان منحصر به قوم خود و غیر آریایی اند .
ولی منظور من از ایرانی و ایرانیت ، وسعت و اراضی خاکی و جغرافیایی است که در این منطقه جغرافیایی از دیر باز اقوام مذکور زندگی میکرده اند.
من اصولا با جمله ایران آریایی موافق نیستم و ایران فقط متعلق به نژاد آریایی ها نمیدانم .
مناطقی که شما از ان نام برده اید از قبیل جیرفت کرمان و مناطق خراسان کلا در قلمروی آریایی ها بوده است وانگار شما فقط همان مناطق را سرزمین ایران میدانید ولی در همین عهد ساسانیان یمن امروزی و حتی تا زمان قاجار آذربایجان باکو هم جز قلمروی ایرانیان بوده شما سری هم به این مناطق بزنید و با تمدن آنها هم آشنا شوید.
ضمنا این آمارهای 800 هزار سال و 200 هزار سال و اینها آمارهای کیلویی اند و نمی شود رویشان حساب باز کرد و سند صادرکرد . دوره پارینه سنگی و نوسنگی از دوران ماقبل تاریخ اند و تاریخ پیدایش آنها دقیق نیست.
ضمنا پندارنیک و گفتار نیک و کردار ترجمه متن اوستایی می باشد نه خود عین جمله ی زرتشت.

انایوردم ایران سرای امید پنج‌شنبه 7 خرداد 1394 ساعت 12:58 ق.ظ http://khotbehsara.mihanblog.com

بانوی بزرگوار لطفا یک استراخت کوچک به خود بدهید و ماشین اتهام زنیتان را پارک فرمایید وفردا انشالله یک نگاهی به کتاب به اصطلاح مفدس بیتدازید در خود تورات همه چیز را می یابید لطفا انرژی پرتوان حود را با منسوخات کسرویسم هدر ندهید نژاد گزا شما نیستید باشد می پذیریم ولی به ایین محمد که حرام سرای دهها هزارنفره کسری ساسانی را یرسرش اوارکردمن هم نژادپرست نیستم ومی دانم قاجارتورک است ولی ما ایران امروز را مرهون شاه اسماعیلی هستیم که حاندان پالانی و هخامنش حتی سگ در گاهش هم نمی شدند ایا شما شاه اسماعیل را پانتورک می دانید و رضاپالانی را ایرانی؟
من بیر اذریم بودور نشانم /ازادلق یازاجاخ توکیلن قانوم
یاشاسین دیرم گوزل ایرانم

انایوردم ایران سرای امید پنج‌شنبه 7 خرداد 1394 ساعت 01:28 ق.ظ

یانوی گرامی گقتار نیک و .....ترحمه از اوستاست بنده خدا زرتشت اصلا نمی دانست واژه گقتار نیک چه معنایی دارد

مریم پنج‌شنبه 7 خرداد 1394 ساعت 10:49 ق.ظ http://mihanamiranzamin.mihanblog.com

زبان ترکی زبان باستانی آذربایجان نبوده

در ضمن زبان اوستا یه زبان ایرانیه
در زادگاه زرتشت اختلاف نظر هست ولی حتی اگر در آذربایجان هم متولد شده باشه قطعا ترک زبان نبوده
آذربایجان سرزمین مادری همه اقوام آذری، کورد، تات و تالش است و مختص قوم خاصی نیست متعلق به همه ایرانه .

بله منم میدونم پارینه سنگی و نوسنگی تمدن نیست ولی جیرفت و شهر سوخته و خیلی از مناطق دیگر ایران یکجانشین بودند و تمدن داشتند

من خدمت حضرت عالی عرض کردم من همه زبانهایی که در مملکت ایران در حال حاضر رواج دارد به جهت اینکه تلفظ کنندگانشان را ایرانی میدانم زبانشان را هم ایرانی میدانم کاری به گرو بندی دستوری اش ندارم.
من معیار سنجش زبان های ایرانی را آریایی نمی دانم . من برحسب صراحت تاریخ، آریاییان را از مهاجرین و گروه زبانی شان را هندوآروپایی میدانم چراکه من در دوران دانش آموزی ام در دهه پنجاه در کتاب درس تاریخ خوانده بودم، آریایی ها به ایران مهاجرت کرده و زاییده مهاجرت پیدایش تمدن در این سرزمین گشته است .
اصولا همه ی تمدنهای تاریخ زاییده مهاجرت اقوام، و یکجانیشینی شان بوده است .
تمام تمدنهای بین النهرین و غیره عامل پیدایششان مهاجرت بوده است.
مهاجرت انسان از عالم لاهوت به هبوط عالم ناسوت، اولین قدم در پیدایش تمدن بشری در کره خاکی بوده است.
مهاجرت شغلی بشر از زندگی کمون اولیه به زندگی فئولالی پدیده ای جهت تمدن بشر بوده است .
انتقال زندگی بشر از دوره فئودالیسم به بورژوازی باز عامل تمدن اروپا گردیده است.
تمدن آمریکا هم عاملش مهاجرت بخشی ار مردم انگلند به این سرزمین بوده است.
پیدایش تمدن اسلامی هم عاملش مهاجرت مسلمانان اولیه از مکه به مدینه بوده است وووووووو
بنابراین شما زیاد اصرار نفرمایید آریایی ها از روز نخست در این سرزمین بوده اند و مهاجرتی صورت نگرفته است .
مهاجرت یک اصل اساسی و تاریخی در زندگی بشر از روز نخست بوده و قرار نبوده بشر همواره در یک مکان میخکوب باشد.
این جمله شما کاملا درست و منطقی است:
(آذربایجان سرزمین مادری همه اقوام آذری، کورد، تات و تالش است و مختص قوم خاصی نیست متعلق به همه ایرانه) وتکمیل ترش اینکه آذربایجان بخش بسیار مهم از خاک ایران است.
آن قطعه ای هم که از خاک ایران جدا شد عاملش بی کفایتی لاشی های زنباره ای بود که حتی نام دین را درکنار نام شاهی خود به یدک میکشیدند.
من در اینجا سخن دوستمان آنایوردم را قبول دارم که اظهار داشته اند صفویان مخصوصا شاه اسماعیل پان ترکیسم را در ایران روج ندادند. بله درست است ولی پدیده پانیسیم پدیده ای است جدید و یکصد ساله ودر عصر صفویان (400 ) سال قبل اصلا مطرح نبوده است.
آنزمان جنگ مذاهب و تفکرات برتری جوی دینی مطرح بوده . امپراتوری عثمانی اروپا و فرنگ را به ذله در آورده بود ، اروپاییان چاره کار را دراین می دیدند که در مجاورت عثمانی ها در ایران حکومت مذهبی از نوع صوفیگری را تقویت نمایند تا عثمانی رابا آن مشغول کنند.
تمام وسایل عزاداری که ما امروزه داریم از آنها در ماه محرم استفاده میکنیم از قبیل سنج و زنجیر و مخصوصا علامتهایی که به شکل صلیب ساخته شده و ما با آخرین توان و زور بازوی خویش می رویم زیرش و با افتخار صواب یافتن حملش میکنیم اززمان صفویان از فرنگ وارد ایران شده .
تجهیز صفویان از طرف اروپای آن زمان فقط بخاطر مبارزه با امپراطوری عثمانی بوده است .
ضمنا آن تشیع ای که صفویان دنبالش بودند نوعی صوفی گری از نوع شیعه اش بوده و هیچ تناسبی با اصل تشیع انقلابی علوی نداشته است.
تنها قیامی که در ایران کاملا خمیر مایه اش اصل تشیع بوده و خالص ، قیام سربداران خراسان بوده است.
به اصل مطلب برگردیم، اینکه در نظر مریم خانم حالا زرتشت ترک زبان نبوده جه انگیزه ای وجود دارد ویا اگر ترک زبان بوده چه اشکالی داشته است؟
مگر ما ادعا نمی کنیم زبان و مذهب نباید مهم باشد .
من به عنوان یک تالش، آذری ها را هم مالک و صاحب این سرزمین میدانم و آنها را هم ایرانی الاصل می پندارم .
می فرمایید شهر جیرفت و شهر سوخته و ... درست من که منکر تمدن ایرانیان نیستم ولی تاریخ، تمدن آریاییان را 3000ساله میداند آنهم با احتساب 500 سال اولیه حکومت مادها .
ولی این آثار تمدنی جیرفت و غیره تمدن بشر را در ایران 10000سال قبل اثبات میکند که جای خرسندی است ولی آیا این آثار حتما مربوط به آریایی ها ست ؟یا مال اقوام دیگری بوده که قبل از آریایی ها در ایران زندگی میکرده اند؟
همه ی آثار کشف شده را که نمی شود به اقوامی خاص اختصاص داد.
چندی پیش در تهران در حوالی میدان رازی تندیس زنی کشف گردیده بود . تهران که از نواحی نیمه شمالی ایرانه و در گذشته در قلمروی آریایی ها نبوده .
مناطق شرق و غرب و میانی ایران در دست آریایی ها بوده پس این مجسمه را باید به چه قومی نسبت داد؟
بیاییم این تفکرات پانیسم چه از نوع پارسیسم و چه از نوع ترکیسم را کنار بگذاریم و فقط به ایرانیت و دیانت باندیشیم.
از دوستان بانو مریم و آنایوردم هم تقاضامندم اگر میخواهند باهم مناطره نمایند سعی کنند بدون تعصبات قومی و زبانی و عالمانه باهم مناظره نمایند .
سخن ها باید از دل برخیزد و بر دل بنشیند نه که به دل بر بخورد.
ما اینجا قصد به قول معروف حالگیری کسی را نباید در سر داشته باشیم . موفق باشید. ایام بکام

مریم پنج‌شنبه 7 خرداد 1394 ساعت 11:10 ق.ظ http://mihanamiranzamin.mihanblog.com

آقای آنایوردوم این موضوعات چه ربطی به رضا پالانی داره ؟؟ هر کس از تاریخ ایران گفت رو باید نسبتش بدید به خاندان پهلوی ؟؟اینم یکی دیگه از مسخره بازی های پانترکهاست .

من متولد دهه هفتاد هستم اونموقع نبودم و نمی دونم شرایط ایران چطور بوده ولی از پدربزگ و مادر بزرگ هامون شنیدم اون زمان زندگی شاد تر و بدون استرس تری داشتند
در ضمن همون رضا پالانی هم اصالتا شمالی و اهل مازندران بوده
در مورد خاندان صفویه هم بیشتر باید تحقیق کنید در تبار خاندان صفوی هم اختلاف نظر هست

اینکه فرمودید:
در ضمن همون رضا پالانی هم اصالتا شمالی و اهل مازندران بوده : منظورتون را واضعتر بنویسید.
بالاخره در هر دوران شاهنشاهی هر قلدوری از یکجایی بلند میشده دیگه.
رضا شاه هم با خواست و اراده همانهایی روی کار آمد که توسط آنها از ایران برده شد.
کشور و مملکت باید بدست مردم آن کشور ساخته شود نه شخص خاص ،چون استعمارگران قادر نخواهند کل مردم آن کشور را با خود بردارند ببرند.
صفویان هم اگر از پشتوانه مردمی برخوردار بودند توسط محمود افغانی برچیده نمیشدند.
این مملکت باید بدست همه ی مردم ایران اداره و ساخته شود بلاخره هر قومی برای خودش زبان خاص خودش را دارد .
زبان که مملکت را نمی سازد حالا آن زبان در گروه زبانهای ایرانی باشد یا نباشد.
ما باید گذشته گرایی را کنار بگذاریم . داشتیم داشتیم حساب نیست داریم داریم حساب است. باید به آینده اندیشید.
در جنگ جهانی دوم همین پان ایرانیستها مگر نبودند تهران را رها کردند به اصفهان گریختند ؟
البته این کامنت مربوط به من نبوده و من فقط چون نوشته بودید رضا پالانی شمالی بوده وارد شدم.
اینکته را هم بلاید خدمت دختر دانش پژویم عرض نمایک که وبلاگ دوستمان آنابیوردم درش اصلا تفکر پانترکیسم دیده نمی شود و آزاد اندیشی در تفکران این انسان دوست داشتنی موج میزند میتوانید از وبلاگشان دیدن نمایید .
در وبلاگ خودم هم افرادی که تفکر پانیسم دارند لینک وپیوند نشده اند. ممنون

انایوردم ایران سرای امید پنج‌شنبه 7 خرداد 1394 ساعت 12:39 ب.ظ http://khotbehsara.mihanblog.com

بانوی بزرگوار و استاد نعمتی عزیزفکرمی کنم یرای اهل تحقیق مطالب گویا باشدبهتر است به اسناد تاریخی و علمی متکی باشیم و بندگان نجیب خداوندمثل عمه ها و خاله ها را وارد بحث نکنیم چون من خاله و عمه ندارم و کم میاورم البته همینطوریش هم کم اورده ام و همت والای شما را تحسین می کنم ومتاسفانه بحث از مسیر علمی خارح می شود و حالت جدل به خود می گیردوازانحاییکه مریم بانو ازدخترم هم کم سنتراست ولذا ازرانت دخترم استفاده کرده وبلاگش رالینک می نمایم و برایش بهترین ها را ارزو می کنم وبویژه در زندگی شخصیش تادرودی دیگر بدرود !!مریم بانوی عزیزو نازنین مابرای انکه ایران ایرن شود رنج دوران برده ایم

درود
مریم بانو از دانش پژوهان جوان کشور ماست و من شخصا از نظراتش بهره ها برده ام .
من خودم خیلی متنفر از بحثهای مذهبی و قومیتی هستم ولی مملکت خودم را با تمام اقوام و مذاهب وزبانهایش دوست دارم .
اینکه کدام قوم در ایران سابقه موجودیتش بیشتر از همه است این نوعی بحث انحرافی است .
تحریک اقوام و مذاهب در ایران و در دنیای اسلام در گذشته معتقدم کار استعمارگران بوده است.
باید به ملیت و دیانت اندیشید و دیانت را هم فقط برای رسیدن به خدایی شده و اعتقاد به جهان آخرت و دوری از لذتهای مادی دنیوی قبول داشت .
دیانت مارا از تسلیم در برابر تفکرات غیر الهی وغیر انسانی حفط خواهدکرد.
من هم خاله ها و عمه های ی خودم را یکی پس از دیگری از دست داده ام و فقط یک دایی داشتم آنهم چندی پیش عمرش را داد به شما.
ماباید از دنیای اینترنت چنان استفاده کنیم که فقط بر دانش خود با آن بیافزاییم.
هرچند مطالب غیر علمی هم در این دنیای مجازی فراوان است و گمراه کننده ،ولی در میان اینهمه مطالب درک خوب و حس خوب اگر داشته باشیم باز میشود سره از ناسره و خوب را از بد تشخیص داد و بر دانش و فهم خود افزود.
به قول قرآن کریم به سخنها گوش فرا داد و بهترینش را پذیرفت.
خوب بود ما هم از سن وسال شما و نام شناسنامه ای شما مطلع بودیم .
از این کامنت شما حس خوبی بهم دست داد و از اینکه کلمات تنش زا دران نیست لذت بردم .
همانگونه که فرمودید باید از بحثهای تنش زا و تعصب آفرین در تبادل نظرات اجتناب کرد تا کدورتی در دل باقی نماند.
برای هر دوی شما آرزوی توفیق دارم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد