سرزمین نوروز

دراین تارنما،مجموعه اشعار تالشی و فارسی، مقاله ها و طنز نوشته ها، اثر رضا نعمتی کرفکوهی ارائه میگردد.

سرزمین نوروز

دراین تارنما،مجموعه اشعار تالشی و فارسی، مقاله ها و طنز نوشته ها، اثر رضا نعمتی کرفکوهی ارائه میگردد.

خله (khle)چیست؟

خله : آوایی شورانگیز؛ ونوایی ماندگار؛ ازدوران کوه نشینی قوم کهن تالش.

همانگونه که می دانیم ؛ قوم کهن تالش از دیر باز به صورت عشایری (کوچ نشینی) زندگی می کرده است؛ ودامداری ؛ چه از نوع گاوداری و چه از نوع گوسفندداری؛از مشاغل اصلی این قوم محسوب می شده است؛ وهردوی این کار؛ به صورت گله داری انجام می گرفته است؛ تالشان به کسانیکه مسئول چراندن و نگهداری گله های گاو بودند؛ «گالیش» وبه کسانیکه مسئول چراندن و نگهداری گله های گوسفند بودند «شمنه» یا همان چوپان می گفتند؛ تالشان کهن؛ در فصول گرما به نقاط سردسیریعنی نقاط مرتفع کوهستانی؛ ودر فصول سرما به سمت دامنۀ کوهها ونقاط گرمسیر و جلگه ای کوچ می کردند؛ این کاربا توجه بر اینکه غالبا درمسیر های پرفرازونشیب وحتی صعب العبوروپرپیچ وخم کوهستانی وپوشیده ازدرختان جنگلی صورت می گرفته؛گویا عامل اصلی پیدایش پدیده "خله " درمیان مردمان " قوم تالش" بوده است .

«و اما خله چیست؟»

خله ؛ شیون و داد نیست؛ و درعین حال ناله و فریاد نیست ؛ خله آوایی است موسیقی گونه درجهت اطلاع رسانی؛ نوایی است مطلع کننده ؛ خبر دهنده؛ وآگاه کننده با صوت و صدایی دلنشین و شورانگیز؛

آگاهی بخش از طرف فردی که مخاطبی دارد؛ گاهی مخاطبش معلوم ومشخص است وگاهی نامعلوم ونامشخص؛ خله کننده ویا کسیکه این آوا را سرمی دهد ؛ به مخاطبی که معلوم است ومشخص ودرعین حال ناپیدا ودورازچشم؛ می خواهد بگوید ای که درآن دوردستها منتظرمنی؛ من اینجا هستم صدایم را می شنوی؟ دارم می آیم پیش تو؛ومخاطبش باشنیدن این نوای روح بخش وانگیزه دهنده خوشحال می شود و جواب خله ی اورا با خله ای رسا تروفراتربا تمام ابراز احساسش وذوقش اینگونه می دهد ؛ بیا که من منتظرتوام؛ معمولا«خله»را تالشان بیشتردردامنه کوهها ویا در دل جنگلها ویادراعماق دره ها؛ درآن هنگام که دو نفر یا چند نفرازهم دور باشند؛با گذاشتن دستانشان به بیخ گوششان سرمی دهند؛ و همدیگر را از موقعیت محلی وجغرافیایی خود مطلع می سازند. سردادن «خله» چنان قراء وکشیده وبا کلمات شمرده صورت می گیرد که صدایش با برخورد به پیکره کوههای اطراف ؛ وبا پیچیدن در اعماق دره ها ؛ از فواصل چندکیلومتری برای سایر مخاطبان قابل شنیدن است .

یکی دیگرازموارد کاربرد خله در بین تالشان ؛ مواقعی است که خله کننده یا خله کنندگان؛بدون مخاطب این آوای دلنشین را سر می دهند؛وآن هنگامی است که فرد یا افرادی در هنگام مسافرت به صورت پیاده وطی نمودن مسیرهای کوهستانی به منظور تفریح ویا کوهنوردی ویا  ییلاق و قشلاق ؛ این آوا را سرمی دهند. وبا سردادن «خله» خود را از" دلتنگی واحساس غربت " رهایی می بخشند؛ ودلشان و جانشان را با سر دادن این آوای اصیل صیقل می دهند؛ واز طرفی خواسته یا ناخواسته ممکن است فرد یا افرادی در آن دور دست ها باشند که آنان هم با شنیدن این آوای روحبخش این فرد یا افراد؛جواب خله ی ایشان را در هر کجا که باشند ؛ چه در ته دره ای وچه در نوک کوهی ؛ با احساس و عاطفه ای وصف ناپذیری بدهند؛ و خودشان را نیز از حالت احساس غربت وبی حوصله گی رهایی ببخشند؛ وبه همان مقصودی برسند که مخاطبانشان با سر دادن « خله » می رسند؛ شایان ذکر است که «خله» این نوای دل انگیز و منحصربه فرد؛ مختص به قوم کهن تالش است و تاکنون این آوای روحبخش ازافراد سایراقوام شنیده نشده است. دراندیشه ی هر فرد تالش زبان؛ « خله » همان « صدای دوست » است؛ وازهرچه بگذریم صدای دوست خوشتر است.

 این مقاله را درتابستان سال 1366 درمنطقه ییلاقی ماسوله رودخان نوشته ام                                             

نظرات 1 + ارسال نظر
علی از فومن دوشنبه 19 اسفند 1392 ساعت 07:56 ب.ظ

دست مریزاد- خیلی عالی ، رسا وخواندنی بود . واقعا خله را خیلی جالب وعلمی توصیف نموده اید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد